کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بلده ٔ طیبه
لغتنامه دهخدا
بلده ٔ طیبه . [ ب َ دَ / دِ ی ِ طَی ْ ی ِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ) شهر پاک . بلد طیب . زمین که دراو نبات بسیار روید : لقد کان لسباء فی مسکنهم آیة جنتان عن یمین و شمال کلوا من رزق ربکم و اشکروا له بلدة طیبة و رب غفور. (قرآن 15/34)؛ و برای سباء در مسک...
-
بلده کجور
لغتنامه دهخدا
بلده کجور. [ ب َ دَ ک ُ ] (اِخ ) یکی از بلوکهای دهستان کجور، شهرستان نوشهر.این دهستان از ده آبادی تشکیل شده ، 3 آبادی آن در ییلاق حدود قصبه ٔ کجور، و 7 آبادی در حدود صلاح الدین کلا می باشد. جمعیت دهستان در حدود 4000 تن است . از قرای مهم ییلاقی ، خود ...
-
واژههای همآوا
-
بَلْدَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
مکان - سرزمين
-
جستوجو در متن
-
شهرک
دیکشنری فارسی به عربی
بلدة
-
شهر کوچک
دیکشنری فارسی به عربی
بلدة
-
قصبه حومه شهر
دیکشنری فارسی به عربی
بلدة
-
قصبه
دیکشنری فارسی به عربی
ابرشية , بلدة
-
شهر
دیکشنری فارسی به عربی
ابرشية , بلدة , بيت , مدينة
-
بلدی
لغتنامه دهخدا
بلدی . [ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به بلدة، که شهری است در اندلس . (ناظم الاطباء). و رجوع به بلدة شود.
-
صخد
لغتنامه دهخدا
صخد. [ ص َ ] (اِخ ) عمرانی گوید: بلده ای است . (معجم البلدان ).
-
بلاد
فرهنگ فارسی معین
(بِ) [ ع . ] ( اِ.) جِ بلدة . 1 - شهرها. 2 - نواحی .
-
الدانة
لغتنامه دهخدا
الدانة. [ ] (اِخ ) (شارع ...) شارعی در بلده ٔ قاصری به اسپانیا. (یادداشت مؤلف ).
-
جریستان
لغتنامه دهخدا
جریستان . [ ] (اِخ ) نام بلده ای است . رجوع به تاریخ جهانگشا ج 2 ص 219 شود.
-
کروخی
لغتنامه دهخدا
کروخی . [ ک ُ ] (ص نسبی ) منسوب به کروخ که بلده ای است در نواحی هرات . (الانساب سمعانی ).