کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزشم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بزشم
/bozašm/
معنی
= بزوشم
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بزشم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bozašm = بزوشم
-
بزشم
لغتنامه دهخدا
بزشم . [ ب َ زَ ] (اِ) موهای نرم و لطیف بز که تابیده از آن کرک و بعضی پارچه های نازک و لطیف می بافند، و آنرا کلوچه هم می گویند. (مجمعالفرس ). و در فرهنگهای دیگر بضم اول (باء موحده ) به این معنی ضبط شده است .
-
بزشم
لغتنامه دهخدا
بزشم . [ ب ُ زَ ] (اِ مرکب ) پشم نرمی را گویند که از بن موی بروید و آنرا بشانه برآرند و بتابند و از آن شال ببافند. (برهان ) (آنندراج ). و به هر دو کاف عربی کرک خوانند. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) : یارم ز سفر آمد گفتم که بزشم آوردچون نیک نظر کردم ...
-
جستوجو در متن
-
بزوشم
لغتنامه دهخدا
بزوشم . [ ب ُزْ وَ ] (اِ مرکب ) پشم بز. (ناظم الاطباء) (مجمعالفرس ). و در فرهنگ بزشم آورده [ بحذف واو، بوزن گذشت ] بمعنی پشم نرمی که در تحت موی بز می باشد و این بیت شیخ سعدی را مثال آورده : یارم ز سفر آمد دیدم که بزشم آوردچون نیک نگه کردم میش آمدو پش...
-
پت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تِبِت، تِبِد› [قدیمی] pat ۱. پرز؛ کرک.۲. پشم نرمی که از بن موهای بز میروید و از آن شال و پارچههای لطیف میبافند؛ بزشم؛ بزوشم؛ بزوش؛ تَفتیک.۳. مایعی که از نشاسته یا کتیرا درست میکنند و به پارچه میزنند تا سخت و براق شود؛ لعاب؛ آهار.
-
مرغزی
لغتنامه دهخدا
مرغزی . [ م َ غ ُ / م ُ غ ُ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به مرغز. بزشم . کرک بز. رجوع به مرغز شود : دراعه ٔ سفیدی پوشیدی با بسیار طاقهای ملحم مرغزی . (تاریخ بیهقی ). پشم پاره ٔ مرغزی پاکیزه و نرم بپیچند برسان پلیته هموار و آن را به خویشتن بردارند. (ذخیره ٔ ...
-
پالان
لغتنامه دهخدا
پالان . (نف ، ق )نعت فاعلی از پالودن . در حال پالودن . || (اِ) زین کاه آکنده ٔ خر، الاغ و استر و اسب پالانی . پشماکندی که به پشت ستور نهند. پشماگند. کوُر. اِکاف . اُکاف . وِکاف . قتب . حقب رَحل (پالان شتر) : بدیبا بیاراسته ده شتررکابش همه سیم و پالان...