کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بر آهو سوار شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بر آهو سوار شدن
لغتنامه دهخدا
بر آهو سوار شدن . [ ب َ س َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به آهو سوار شدن . کنایه از جلد و شتاب رفتن . (آنندراج ) : شدند آن هزبران آئین شکاربر اندازِ آهو بر آهو سوار. هاتفی (آنندراج ).چون روان شد شاه شیرافکن به آئین شکارازبرای شیر کشتن گشت بر آهو سوار. امیرخسر...
-
واژههای مشابه
-
بِرَّ
فرهنگ واژگان قرآن
نيکي -باز بودن دست و پاي آدمي در کار خير(کلمه بر به معناي باز بودن دست و پاي آدمي در کار خير ميباشد ، دراصل با کلمه "بَرّ" به معناي خشکي يکي است و چون اولين تصوري که از خشکيها و بيابانها به ذهن ميرسد ، وسعت و فراخناي آن است . لذا کلمه "بِرّ " را از آ...
-
بَرِّ
فرهنگ واژگان قرآن
خشکي
-
بَر
لهجه و گویش بختیاری
ba:r بهر، سهم، قسمت.
-
بِرّ
لهجه و گویش بختیاری
berr اَلکن، داراى لُکنت زبان.
-
بُرّ
لهجه و گویش بختیاری
borr 1. رج (در قالىبافى). نیز tap ؛ 2. گروه، دسته.
-
بَر
لهجه و گویش تهرانی
پهلو،مجاور()خیابان،()کوچه،()جاده
-
بُر
لهجه و گویش تهرانی
گروه،دسته،گله، گُر:یک ’بر آدم
-
بر بر افکندن
لغتنامه دهخدا
بر بر افکندن . [ ب َ ب َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیوند کردن درخت . بارور ساختن . تلقیح : دگر آنکه تا او را [ درخت نخل را ] بر برنیفکنند و پیوند نکنند بر بر نیاورد. (فتوح 3:217). و مأبوره درخت خرماء پیراسته و بر بر افکنده باشد. یعنی پیوند کرده . (فتوح...
-
بِرّ و بِرّ
فرهنگ گنجواژه
خیره، زُل زل نگریستن.
-
بُر و بُر
فرهنگ گنجواژه
گُر و گُر، گروه گروه.
-
این بر و آن بر
فرهنگ گنجواژه
اطراف.
-
عرق بر
لغتنامه دهخدا
عرق بر. [ ع َ رَ ب ُ ] (نف مرکب ) خوی بره . داروئی که عرق باز دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
عروس بر
لغتنامه دهخدا
عروس بر. [ ع َ ب َ ] (نف مرکب ) ساقدوش . (ناظم الاطباء).