کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدخوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بدخوه
لغتنامه دهخدا
بدخوه . [ ب َخوَه ْ / خُه ْ ] (نف مرکب ) مخفف بدخواه : گرفته اند نکوخواه و بدخوه تو مدام یکی طریق ضلالت یکی سبیل سوی .سوزنی .
-
جستوجو در متن
-
سوی
لغتنامه دهخدا
سوی . [ س َ وی ی ] (ع ص ) مستقیم . راست : گرفته اند نکوخواه و بدخوه تو مدام یکی طریق ضلالت یکی سبیل سوی .سوزنی .
-
نکوخواه
لغتنامه دهخدا
نکوخواه . [ ن ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) خیرخواه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نیک اندیش . (ناظم الاطباء). خیراندیش . دوستدار. هوادار : فرازآمده بود مر شاه راکی نامدار نکوخواه را. دقیقی .چو بهرام از این کار آگاه شدکه لشکر مر اورا نکوخواه شد. فردوسی .بدان...