کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادخیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بادخیز
/bādxiz/
معنی
جایی که در آن باد بسیار میوزد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
windy
-
جستوجوی دقیق
-
بادخیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) bādxiz جایی که در آن باد بسیار میوزد.
-
بادخیز
لغتنامه دهخدا
بادخیز. (اِخ ) ناحیه ای است قریب بهرات که معرب آن بادغیس است و سبب تسمیه کثرت باد است در آن ناحیه . (آنندراج ) (انجمن آرا). ناحیه ای از اعمال هرات که اکنون معروف به بادغیس است . (ناظم الاطباء). این وجه اشتقاق بر اساسی نیست . رجوع به بادغیس و بادغیش ش...
-
بادخیز
لغتنامه دهخدا
بادخیز. (نف مرکب ) که باد در آنجا بسیار وزد. بسیارباد. مهب ریاح : منجیل و نواحی آن بادخیز است . || (اِ مرکب ) محل وزش باد.- ببادخیز بودن ؛ ببادی از جای رفتن : بازار جهان اگرچه تیز است کاسدشده ای ببادخیز است .نظامی .
-
جستوجو در متن
-
قاقازان
واژهنامه آزاد
جای بادخیز.
-
Windy City
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهر بادخیز
-
طوفانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بادخیز، طوفانزا، طوفانخیز ۲. توفنده، متلاطم ۳. موجخیز، پرموج، مواج ≠ آرام ۴. آشوبناک، بحرانزده، پرتلاطم، توفانزده ۵. ناآرام، مشوش، منقلب، بحرانی ≠ آرام
-
فیف
لغتنامه دهخدا
فیف . [ ف َ] (ع ص ، اِ) جای برابر و هموار. (منتهی الارب ). مکان مستوی . (اقرب الموارد). || بیابان بی آب . || زمین مختلف الریاح . ج ، افیاف ، فیوف . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). زمین بادخیز یا بادگیر.
-
باذغیس
لغتنامه دهخدا
باذغیس . (اِخ ) بادغیس . جائی آبادانست [ بخراسان ] و با نعمت بسیار و او نزدیک سیصد ده است . (حدود العالم ):سموم مرگ چون غیشه کند خشک اگر پیش شمال باذغیسم . سوزنی (از سروری ).رجوع به بادغیس ، بادخیز و قاموس الاعلام ترکی ج 2 و فرهنگ سروری و معجم البلدا...
-
بادغیس
لغتنامه دهخدا
بادغیس . (اِخ ) بادغیش . بادقیس . ناحیه ای است مشتمل بر قرای بسیار از اعمال هرات و اصل آن بادخیز بوده است که محل هبوب ریاح باشد. (برهان ). تبدیل بادخیز است که ناحیه ای است در خراسان مشتمل بر قرای بسیار از اعمال هرات . (آنندراج ) (انجمن آرا). نام بلوک...
-
گل ابریشم
لغتنامه دهخدا
گل ابریشم . [ گ ُ ل ِ اَ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) درخت گل ابریشم از تیره ٔ لگومینوز و از جنس البیزیا میباشد. دو گونه در ایران موجود است : 1- شب خسب که در جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران در جلگه و میان بند فراوان است آنرا در گیلان شب خسب و در اطر...
-
خیز
لغتنامه دهخدا
خیز. (نف مرخم ) خیزنده . برخیزنده . (ناظم الاطباء). بلندشونده . این لفظ در حالت ترکیب بدو وجه مستعمل میشود یکی آنکه جزء اول حال از ذات او باشد چون سبکخیز و دیگر آنکه بمعنی مکانی بود که حال و ذی حال از آن پیدا شود چون دشت عاشق خیز. (آنندراج ).- آب خیز...