کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایتکال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایتکال
لغتنامه دهخدا
ایتکال . [ ت ِ ] (ع مص ) ائتکال . ایتکال عضو؛ خوردن بعضی مر بعضی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خشم گرفتن و برانگیخته شدن و برافروختن از خشم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ائتکال
لغتنامه دهخدا
ائتکال . [ اِءْ ت ِ ] (ع مص ) رجوع به ایتکال شود.
-
تأکل
لغتنامه دهخدا
تأکل . [ ت َ ءَک ْ ک ُ ] (ع مص ) خورده شدن دندان و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی ). فروریختن دندان . (ازاقرب الموارد). || خشم گرفتن و برانگیخته شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || درخشیدن شمشیر از تیزی . (تاج المصادر بیهقی ).سخت ...