کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتظاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتظاری
لغتنامه دهخدا
انتظاری . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) آنکه انتظار داشته باشد. (آنندراج ) : هر دل ز تو اشک ریز حسرت چون گوشه ٔ چشم انتظاری . طالب آملی (از آنندراج ).|| (حامص ) نگرانی و چشم داشتگی . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
چشم انتظاری
دیکشنری فارسی به عربی
امل
-
observer-expectancy effect
اثر انتظاری مشاهدهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] دستکاری ناخودآگاه دادهها و اطلاعات با هدف رسیدن به نتیجۀ موردنظر
-
جستوجو در متن
-
antiinstitutionalists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد انتظاری
-
معطلی
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ طَّ) [ ع - فا. ] (حامص .) چشم - انتظاری ، بلاتکلیفی .
-
hope
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امید، امیدواری چشم داشت، چشم انتظاری، امیدوار بودن، انتظار داشتن، ارزو داشتن، پشت گرمی داشتن به
-
امل
دیکشنری عربی به فارسی
اميد , اميدواري چشم داشت , چشم انتظاري , انتظار داشتن , ارزو داشتن , اميدواربودن
-
conditional factor demands
تقاضای مشروط عوامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] مجموعهای از توابع که تقاضای بهینه یا کمینهکنندۀ هزینه را برای هریک از دادهها (inputs) بر حسب ستاندۀ (output) انتظاری از آنها و قیمت دادهها بیان میکند
-
estimated energy requirement
نیاز کارمایهای برآوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] میانگین انرژی دریافتی مورد انتظاری که برای حفظ تعادل انرژی در یک شخص بالغ با سن و جنس و وزن و قد و فعالیت بدنی مشخص لازم است متـ . نیاز انرژی برآوردی
-
زبوده
لغتنامه دهخدا
زبوده . [ زَ / زُ دَ / دِ ] (ق ) بی توقف و بی تأمل . (انجمن آرا) (آنندراج ). بی تأمل و بی ترقب . (جهانگیری ) (برهان قاطع). بی تأمل و بی ترقب بود. (فرهنگ نظام ). بی خبری و بی انتظاری . (ناظم الاطباء).
-
يُوقِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
یقین می کنند (در عبارت "وَهُم بِـﭑلْئَاخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ" :تکرار ضمیر "هُمْ " براي اين است که دلالت کند بر اينکه اين يقين به آخرت شان مردم با ايمان است و مردم با ايمان اهل يقينند و بايد چنين انتظاري از ايشان داشت و توقع نميرود که با داشتن ايمان...
-
دمغ شدن
لغتنامه دهخدا
دمغ شدن . [ دَ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خجل و شرمسار گشتن . (ناظم الاطباء). || بشکسته شدن . حالتی که دست دهد کسی را که ناگهان به دیدن یا شنیدن از انتظاری مأیوس گردد. از فقدان منتظری بهم برآمدن . بعد از انتظاری شدید جواب یأس شنیدن . پس از چشم داشتی س...
-
کار گشودن
لغتنامه دهخدا
کار گشودن .[ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) فرج یافتن . گشایش یافتن کار:ای صبر بگفتی که چو غم پیش آیدخوش باش که کار تو ز من بگشاید. مجیر بیلقانی .عمری ببوی یاری بردیم انتظاری زآن انتظار ما را نگشود هیچ کاری .سعدی (طیبات ).