کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبهار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انبهار
لغتنامه دهخدا
انبهار.[ اِم ْ ب ِ ] (ع مص ) تاسه و دمه برافتادن کسی را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). دما برافتادن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). || نفس زدن از درماندگی ، یقال انبهر الرجل . (ناظم الاطباء). بریده شدن نفس و پی درپی نفس زدن از خستگی و م...
-
واژههای مشابه
-
انبهار البصر
دیکشنری عربی به فارسی
خيره کردن , تابش يا روشني خيره کننده
-
جستوجو در متن
-
تابش یا روشنی خیره کننده
دیکشنری فارسی به عربی
انبهار البصر
-
خیره کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انبهار البصر , ستارة
-
انذعاف
لغتنامه دهخدا
انذعاف . [ اِ ذِ ] (ع مص ) تاسه و دمه برافتادن کسی را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). انبهار. (از اقرب الموارد). || منقطع گردیدن دل کسی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
نهج
لغتنامه دهخدا
نهج . [ ن َ هََ ] (ع اِ) تاسه و دمه . (منتهی الارب ). تاسه و دمه از ماندگی و ربو. ضیق النفس . (ناظم الاطباء). بهر. تتابع نفس . (از اقرب الموارد). دما. نهیج . تتابع نفس . (یادداشت مؤلف ). || (مص ) تاسه و دمه زده شدن . (منتهی الارب ). ربو. انبهار. بشم...
-
دمه
لغتنامه دهخدا
دمه . [ دَ م َ / م ِ] (ص نسبی ) منسوب به دم : یک دمه . (یادداشت مؤلف ).- یک دمه ؛ به اندازه ٔ یک دم . به قدر یک لحظه : صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست . سعدی . || (اِ) باد و برف و سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از...