کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امیرعلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امیرعلی
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir ali) (عربی) امیر و حاکم بزرگ و بلند قدر ، پادشاه شریف و توانا.
-
امیرعلی
واژهنامه آزاد
پادشاه بزرگ، بلند مرتبه.
-
واژههای مشابه
-
شاه تقی امیرعلی
لغتنامه دهخدا
شاه تقی امیرعلی . [ ت َ ی ِ اَ ع َ ] (اِخ ) از یاران و کسان شاه اسماعیل صفوی است و از جانب وی به یزد رفت . حاکم یزد در اواخر عهد سلاطین آق قویونلو سلطان احمد ساروئی بود. شاه اسماعیل حکومت یزد را به حسین بیک لله داد و او از جانب خود شعیب آقا را به دار...
-
واژههای همآوا
-
امیر علی
لغتنامه دهخدا
امیر علی .[ اَ ع َ ] (اِخ ) از مشایخ . او راست : اسرارالنقطة و شرحی بر فصوص الحکمه ، بسال 786 هَ .ق ./ 1384 م . درگذشته . (از لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 1 ص 265).
-
جستوجو در متن
-
ابوالبرکه
لغتنامه دهخدا
ابوالبرکه . [ اَ بُل ْ ب َ رَ ک َ ] (اِخ ) نام شاعری فارسی گوی از مردم خراسان معاصر امیرعلی شیر نوائی .
-
قلندر
لغتنامه دهخدا
قلندر. [ ق َ ل َ دَ ] (اِخ ) امیرعلی . یکی از امرای سلطان طاهربن سلطان احمد. (حبیب السیر چ سنگی ج 2 ص 167).
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن قریب ، معروف به حاجب بزرگ ، یا امیرعلی خویشاوند. از بزرگان امرای سلطان محمود غزنوی . رجوع به حاجب (علی بن قریب ...) شود.
-
نائی
لغتنامه دهخدا
نائی . (اِخ ) (شیخ ...) از موسیقی دانان قرن نهم ومعاصر با امیرعلی شیرنوائی و مورد حمایت او بوده است . رجوع به تاریخ ادبیات ادوارد براون ج 3 ص 560 شود.
-
حافظ امیر
لغتنامه دهخدا
حافظ امیر. [ ف ِ اَ ] (اِخ ) برادر امیرعلی و معاصر سلیمان خان (741-745 هَ . ق .) از ایلخانان ایران بود. رجوع به امیر حافظ شود.
-
وداعی بلخی
لغتنامه دهخدا
وداعی بلخی . [ وِ ی ِ ب َ ] (اِخ ) از معاصران امیرعلی شیر نوائی است و درباره ٔ او گوید: شاعری است عامی که طبعی لطیف دارد. این مطلع ازوست :دلا نتوان حریف اهل تقوی جاودان بودن بر دردی کشان هم چند روزی میتوان بودن .(مجالس النفایس 241).
-
امیری
لغتنامه دهخدا
امیری . [ اَ ] (اِخ ) از شاعرانی است که مقدم بر امیرعلی شیر نوایی بوده اند، و امیرعلی شیر در مجالس النفائس در ضمن شرح حال کسانی که در آخر زمان آنان بوده وملازمت آنان را درک نکرده می نویسد: مولانا امیری ترک بود. نظم ترکی او هم نیک واقع شده ولی شهرت نگ...
-
علی پادشاه
لغتنامه دهخدا
علی پادشاه . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (امیر...). وی خال سلطان ابوسعید بهادر بود و با ارپاخان که به سلطنت رسیده بود مخالفت می کرد و چون دلشادخاتون همسر ابوسعید بهادر نیز با او موافق بود، وی موسی خان را به پادشاهی برگزید و در رمضان سال 736 هَ . ق .دو لشکر در...