علی پادشاه . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (امیر...). وی خال سلطان ابوسعید بهادر بود و با ارپاخان که به سلطنت رسیده بود مخالفت می کرد و چون دلشادخاتون همسر ابوسعید بهادر نیز با او موافق بود، وی موسی خان را به پادشاهی برگزید و در رمضان سال 736 هَ . ق .دو لشکر در حدود جغتو و تغتو به یکدیگر رسیدند و چون برخی از سران سپاه ارپاخان به اردوی امیرعلی پادشاه پیوستند، ارپاخان شکست خورد و با وزیر خود خواجه غیاث الدین محمد فرار کرد. ولی در راه دستگیر شدند و پس از مدتی هر یک به طریقی به قتل رسیدند و پادشاهی به موسی خان رسید ولی در واقع اکثر امور مملکت در دست امیرعلی پادشاه و قوم او یعنی «اویرات » بود و بعد ازمدتی امیر شیخ حسن پسرعمه ٔ سلطان ابوسعید با موسی خان و امیرعلی پادشاه از در مخالفت درآمد و محمدخان را که از نوادگان هلاکوخان بود برای پادشاهی نامزد کرد ودر جنگی که بین این دو گروه روی داد، امیرعلی پادشاه توسط سپاه امیر شیخ حسن کشته شد و موسی خان نیز فراری گشت و سلطنت به محمدخان رسید. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 222 - 225.) (از تاریخ مفصل ایران ، مغول چ عباس اقبال ص 342 - 359.) (دستورالوزراء ص 330 و 331).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.