کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افژولیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افژولیده
/'afžulide/
معنی
۱. پراکنده.
۲. پریشانگشته.
۳. برانگیختهشده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
افژولیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) 'afžulide ۱. پراکنده.۲. پریشانگشته.۳. برانگیختهشده.
-
افژولیده
فرهنگ فارسی معین
(اَ دِ) (ص مف .) 1 - برانگیخته . 2 - پراکنده .
-
افژولیده
لغتنامه دهخدا
افژولیده . [ اَ دَ / دِ ] (ن مف ) پریشان شده . برانگیخته شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به افژولیدن و افژول شود.
-
واژههای مشابه
-
افژولیده شدن
لغتنامه دهخدا
افژولیده شدن . [ اَ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تذمر. تذمیر. (از تاج المصادر بیهقی ). اهتشاش . (منتهی الارب ). پریشان شدن . برانگیخته شدن . و رجوع به افژول و افژولیدن شود.
-
جستوجو در متن
-
تذمر
لغتنامه دهخدا
تذمر. [ ت َ ذَم ْ م ُ ] (ع مص ) افژولیده شدن . (تاج المصادر بیهقی ). اوژولیده شدن . (زوزنی ). || خویشتن را ملامت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). نکوهش کردن نفس خود را بر غضب یا بر چیزی که فوت کرد. || دیگرگون و ناآشنا گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (...