کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افلال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افلال
لغتنامه دهخدا
افلال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ فَل ّ وفِل ّ، بمعنی زمین خشک بی نبات و آنچه برافتد از چیزی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و رجوع به فل ّ شود.
-
افلال
لغتنامه دهخدا
افلال .[ اِ ] (ع مص ) به زمین خشک و بی نبات رسیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بزمینی رسیدن که آنجا باران نرسیده باشد. (تاج المصادر بیهقی ). || بشدن مال مرد. (تاج المصادر بیهقی ). بی ستور و مال ماندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ا...
-
جستوجو در متن
-
مفل
لغتنامه دهخدا
مفل . [ م ُ ف ِل ل ] (ع ص ) به زمین خشک بی نبات رسنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به افلال شود.
-
فل
لغتنامه دهخدا
فل . [ ف َل ل ] (ع اِ) رخنه ٔ روی شمشیر. ج ، فلول . (منتهی الارب ). واحد فلول است ، و آن شکستگی هایی است در تیزی شمشیر. (از اقرب الموارد). || (ص ) مرد هزیمت یافته . ج ، فلول ، افلال ، فِلال . (منتهی الارب ): رجل فل و قوم فل ؛ یعنی هزیمت شدگان ، و در ...
-
فل
لغتنامه دهخدا
فل . [ ف ُل ل ] (ع اِ) آنچه برافتد از چیزی . (منتهی الارب ). رجوع به فَل ّ شود. || زمینی که باریده شود و گیاه نرویاند. در اقرب المواردبه فتح اول ضبط شده است . || زمین که چند سال باران نرسیده آن را. || زمین باران نارسیده میان دو زمین رسیده . || زمین ب...