فل . [ ف ُل ل ] (ع اِ) آنچه برافتد از چیزی . (منتهی الارب ). رجوع به فَل ّ شود. || زمینی که باریده شود و گیاه نرویاند. در اقرب المواردبه فتح اول ضبط شده است . || زمین که چند سال باران نرسیده آن را. || زمین باران نارسیده میان دو زمین رسیده . || زمین بی آب وگیاه . ج ، افلال ، فَل ّ. رجوع به فَل ّ شود. || زمین خشک بی نبات . (منتهی الارب ). رجوع به فِل ّ شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.