کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتراض آمیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اعتراض داشتن بر
دیکشنری فارسی به عربی
مسابقة
-
اعتراض کردن (به)
دیکشنری فارسی به عربی
فند
-
مورد اعتراض قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
فند
-
اعتراض کرد علیه
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَجَّ ضِدَّ
-
اعتراض دسته جمعی
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِجاجٌ جَماعي
-
اعتراض حاکی از (نشانگر)
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِجاجٌ يشيرُ إلي
-
اعتراض کلام قبل از اتمام
لغتنامه دهخدا
اعتراض کلام قبل از اتمام . [ اِ ت ِ ض ِ ک َ ق َ اَ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )صاحب حدائق السحر آرد: این عمل را ارباب صناعت حشو نیز خوانند و این صنعت چنان باشد که شاعر در بیت معنی آغاز نهد (و) پیش از آن که معنی تمام شود سخن دیگر در میان بگوید، آنگاه...
-
اعتراض کرد به (نسبت به)
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَجَّ بِشَأْنِ
-
جلسه را به نشانه اعتراض ترک کرد
دیکشنری فارسی به عربی
إنسحب من الجلسة
-
نسبت به حمه شورشیان اعتراض کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَجَّ علي هجومِ المشاغبينَ
-
مراتب اعتراض خود را نسبت به … اعلام کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَجَّ بِشَأْنِ
-
دیوارانسانی (صف افرادی که برای بستن مسیری به نشان اعتراض یا اعلان همبستگی میایستند)
دیکشنری فارسی به عربی
الحاجز البشري
-
جستوجو در متن
-
objectionably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتراض آمیز
-
لاسبیلی درکردن
فرهنگ فارسی معین
(س ِ دَ. کَ دَ) (مص م .) (عا.) سخنان توهین آمیز طرف یا اعتراض او را جواب ندادن .
-
غر کردن
لغتنامه دهخدا
غر کردن . [ غ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آهسته سخن گفتن از سر خشم . سخن گفتن اعتراض آمیز. ناخشنودی کردن با کلماتی نامفهوم . غر زدن . غرغر کردن . لندیدن . لندلند کردن . ژکیدن . قرقر کردن . رجوع به مدخل های مذکور شود.