کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اطول
/'atval/
معنی
طویلتر؛ درازتر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، مؤنث: طُولَی] 'atval طویلتر؛ درازتر.
-
اطول
فرهنگ فارسی معین
(اَ وَ) [ ع . ] (ص تف .) طویل تر، درازتر.
-
اطول
لغتنامه دهخدا
اطول . [ اَطْ وَ ] (اِخ ) علی اطول رجوع به علی قسطمونی و علی اطول قره باش شود.
-
اطول
لغتنامه دهخدا
اطول . [ اَطْ وَ ] (ع ن تف ) درازتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). درازتر و طولانی تر. (فرهنگ نظام ). مقابل اقصر. طویل تر. بلندتر. مقابل اعرض . مؤنث : طولی ̍. ج ، اَطاوِل . (از اقرب الموارد).- امثال : اطول ذماء من الافعی . اطول ذماء من...
-
واژههای مشابه
-
علی اطول
لغتنامه دهخدا
علی اطول . [ ع َ ی ِ اَ وَ ] (اِخ ) ابن محمد قسطمونی رومی خلوتی شعبانی ، مشهور به قره باش . رجوع به علی اطول قره باش شود.
-
علی اطول قره باش
لغتنامه دهخدا
علی اطول قره باش . [ ع َ ی ِ اَ وَ ل ِ ق َ رَ ] (اِخ ) ابن محمد قسطمونی رومی خلوتی شعبانی ، مشهور به قره باش . صوفی و مفسر و متکلم بود که در سال 1097 هَ . ق . پس از انجام دادن فریضه ٔ حج ، بین مکه و مدینه درگذشت . او راست : 1 - اساس الدین . 2 - تفسیر...
-
واژههای همآوا
-
عتول
لغتنامه دهخدا
عتول . [ ع ِت ْ وَ ] (ع ص ، اِ) آن که او را از زنان غنا نباشد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || آهو. (منتهی الارب ).
-
عطول
لغتنامه دهخدا
عطول . [ ع ُ ] (ع مص ) بی پیرایه ماندن زن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).عَطَل . رجوع به عطل شود.
-
اُتول
لهجه و گویش تهرانی
خودرو (مخفف اتومبیل)= هُتُل مُبین
-
جستوجو در متن
-
اطاول
لغتنامه دهخدا
اطاول . [ اَ وِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَطْوَل . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ج ِ اطول ، درازتر و فاضلتر و افزون تر. (آنندراج ). رجوع به اطول شود.
-
طول
لغتنامه دهخدا
طول . (ع ص ، اِ) ج ِ اطول و طولی ̍.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد قسطمونی رومی خلوتی شعبانی (علی اطول ...)، مشهور به قره باش . رجوع به علی اطول قره باش شود.