اطول . [ اَطْ وَ ] (ع ن تف ) درازتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). درازتر و طولانی تر. (فرهنگ نظام ). مقابل اقصر. طویل تر. بلندتر. مقابل اعرض . مؤنث : طولی ̍. ج ، اَطاوِل . (از اقرب الموارد).
- امثال :
اطول ذماء من الافعی .
اطول ذماء من الخنفساء .
اطول ذماء من الضب .
اطول صحبة من ابنی شمام .
اطول صحبة من الفرقدین .
اطول صحبة من نخلتی حلوان .
اطول من الدهر .
اطول من السکاک .
اطول من السنة الجدبة .
اطول من الفلق .
اطول من اللوح .
اطول من شهرالصوم .
اطول من طنب الخرقاء .
اطول من ظل الرمح .
اطول من فراسخ دیر کعب .
اطول من یوم الفراق .
اطول وفاء من الحیة .
عصاالجبال اطول . (یادداشت مؤلف ).
|| فاضلتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || فزونتر. (ناظم الاطباء). ج ، اَطاوِل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (ص ) بعیر اطول ؛ شتر که لفچ برین او دراز بود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شتری که لب بالای آن دراز باشد. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.