کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصطمخیقون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصطمخیقون
لغتنامه دهخدا
اصطمخیقون . [ اِ طُ ](معرب ، اِ) تحریفی از اصطماخیقون است که در متون طبی متقدمان بدین صورت و گاه بصورت اصطمحیقون آمده است . داود ضریر انطاکی گوید:این کلمه بشهادت لفظ آن یونانی است زیرا اصطمخیقون بمعنی منقی اخلاط بارد است و من در مقاله ٔ فیلجوس اتانیس...
-
جستوجو در متن
-
اصطمخیقونات
لغتنامه دهخدا
اصطمخیقونات . [ اِ طُ ] (ع اِ) ج ِ اصطمخیقون . رجوع به اصطمخیقون شود.
-
اصطمحیقون
لغتنامه دهخدا
اصطمحیقون . [ اِ طُ ] (معرب ، اِ) که در بسیاری از متون آمده است ، ظاهراً تحریفی از اصطمخیقون است . رجوع به اصطماخیقون و اصطمخیقون شود.
-
اصطماخیقون
لغتنامه دهخدا
اصطماخیقون . [ اِ طُ ] (معرب ، اِ) نوعی از داروی کارکن است . و اهل الهند یخلطونه بادویتهم الکبار المعجونات و الاصطماخیقونات وغیرها من الادویة المسهلة. (ابن البیطار). ج ، اصطماخیقونات . (از دزی ج 1 ص 26). و رجوع به اصطمخیقون شود.