کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استکشاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استکشاف
/'estekšāf/
معنی
کشف کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استکشاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estekšāf کشف کردن.
-
استکشاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - طلب کشف کردن . 2 - (اِمص .) جستجو، تجسس .
-
استکشاف
لغتنامه دهخدا
استکشاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برهنه کردن خواستن از کسی . (منتهی الارب ). || واشدن خواستن . روشن کردن خواستن . || جستجو. تجسس . تحقیق . پرسیدن : بدین استکشاف صورت یقین جمال ننمود. (کلیله و دمنه ). از اصول و فروع معتقد ایشان استکشافی کنم . (کلیله و دمنه...
-
استکشاف
دیکشنری عربی به فارسی
اکتشاف , استکشاف , سياحت اکتشافي , شناسايي
-
استکشاف
دیکشنری فارسی به عربی
استکشاف
-
جستوجو در متن
-
سیاحت اکتشافی
دیکشنری فارسی به عربی
استکشاف
-
اکتشاف
دیکشنری فارسی به عربی
استکشاف , اکتشاف
-
exploration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکتشاف، شناسایی، سیاحت اکتشافی، استکشاف
-
شناسایی
دیکشنری فارسی به عربی
استکشاف , تعريف , هوية ، إثْباتُ الهوية
-
explorations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکتشافات، اکتشاف، شناسایی، سیاحت اکتشافی، استکشاف
-
مستکشف
لغتنامه دهخدا
مستکشف . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استکشاف . برهنه کردن خواستن از کسی . (از منتهی الارب ). درخواست کننده که چیزی را برای او کشف کنند. (از اقرب الموارد). رجوع به استکشاف شود.
-
مخابط
لغتنامه دهخدا
مخابط. [ م َ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ مِخبَط. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چوبدستی هایی که بدان برگ درخت ریزند. و رجوع به مخبط شود. || جاهای خبط و خطا : سلطان چون بدان نواحی رسید و از عقاید و نِحَل . (ایشان استکشاف کرد همه را در مخابط ضلالت و مهابطجهالت...
-
نحل
لغتنامه دهخدا
نحل . [ ن ِ ح َ ] (ع اِ) ج ِ نحلة، بمعنی عطیة و هبة. (از المنجد). رجوع به نِحْلة شود. || مذهب های باطله . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (منتخب اللغات ) : از عقاید و نحل ایشان استکشاف کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 262). از سر بصیرت بر نوازع نحل و بدایععلل ا...
-
وابردن
لغتنامه دهخدا
وابردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بازبردن : کشف ؛ وابردن اندوه ، وابردن پرده . (ترجمان القرآن ). استکشاف ، فرج ؛ وابردن اندوه و غیره . (منتهی الارب ) : آوازی شنود که هان اگر میخواهی تا نعمت جمله ٔ دنیا وقف تو کنم اما اندوه خویش از دلت وابرم که اندوه و ن...