وابردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بازبردن : کشف ؛ وابردن اندوه ، وابردن پرده . (ترجمان القرآن ). استکشاف ، فرج ؛ وابردن اندوه و غیره . (منتهی الارب ) : آوازی شنود که هان اگر میخواهی تا نعمت جمله ٔ دنیا وقف تو کنم اما اندوه خویش از دلت وابرم که اندوه و نعمت دنیا هر دو در یکدل جمع نیاید. (تذکرة الاولیاء). || وابردن (نان )؛ واکردن وپهن کردن خمیر نان باشد بجهت لواش پختن . (برهان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.