کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استعاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استعاری
مترادف و متضاد
رمزی، سمبلیک، کنایی، مجازی
دیکشنری
figurative, metaphoric, metaphorical
-
جستوجوی دقیق
-
استعاری
واژگان مترادف و متضاد
رمزی، سمبلیک، کنایی، مجازی
-
metaphoric/ metaphorical
استعاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مربوط به استعاره یا دارای استعاره
-
جستوجو در متن
-
metaphorically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استعاری
-
astracism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استعاری
-
کنایی
واژگان مترادف و متضاد
استعاری، اشاری، مجازی
-
translative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقالی، ترجمهای، مجازی، استعاری، پچواکی
-
future landscape, landscape 2
منظر آینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] بیانی استعاری برای توصیف آیندۀ نزدیک متـ . چشمانداز 1
-
computing inspired by nature
رایانش طبیعتنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کاربرد استعاری مفاهیم و اصول و سازوکارهایی که اساس سامانههای طبیعی هستند
-
مجازی
واژگان مترادف و متضاد
۱. استعاری، صوری، کنایی ۲. ازروی مجاز، مجاز ۳. مربوط به مجاز
-
روازاری
لغتنامه دهخدا
روازاری . [ رَ ] (ص ، اِ) مجازی و استعاری . (از اشتینگاس ). مجاز. ضد حقیقت . (ناظم الاطباء).
-
ﭐنسَلَخَ
فرهنگ واژگان قرآن
تمام شد - سپري شد - جدا شد (معناي انسلاخ بيرون شدن و يا کندن هر چيزي است از پوست و جلدش ، ودر عبارت "وَﭐتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ﭐلَّذِي ءَاتَيْنَاهُ ءَايَاتِنَا فَـﭑنسَلَخَ مِنْهَا " اين تعبير کنايه استعاري از اين است که آيات چنان در بلعم باعورا رسوخ...
-
شاعرانگی
واژهنامه آزاد
شاعرانگی:«شاعرانه» یعنی به طرز و شیوه ی شاعران، همانند و به گونه ی شاعران و ... «شاعرانگی» یعنی حالت و چگونگیِ شیوه ی شاعران، و یا چگونگی شعراندیشی شاعران، چگونگی سبک شعری شاعر، و ... یعنی حالتی لطیف و سیال همچون حالتی که شاعران در هنگام سرودن شعر تج...
-
تندباد
لغتنامه دهخدا
تندباد. [ ت ُ ] (اِ مرکب ) باد تند و تیز. (آنندراج ). طوفان و گردباد و بادی که هوا را تیره و تار کند. (ناظم الاطباء) : هم اندر زمان تندبادی ز کوه برآمد که شد نامور زآن ستوه . فردوسی .حکیم این جهان را چو دریا نهادبرانگیخته موج ازو تندباد. فردوسی .ورا ...
-
کنه
واژهنامه آزاد
کَنِه ( kane): در معنای علمی و بیولوژیک: کَنه ها از جانوران کوچک انگلی هستند. کنه ها بندپا هستند و از نظر علمی به دو گروه کنه های حیوانی یا Ticks و سایر کنه ها یا MItes تقسیم می شوند که گروه اخیر را برخی هیره می نامند. در باور عامه نام کنه فقط به کن...