کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخلاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اخلاف
/'axlāf/
معنی
= خَلَف
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
احفاد، اعقاب، اولاد، بازماندگان، جانشینان ≠ اسلاف
برابر فارسی
جانشینان، پس آیندگان، پسینیان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخلاف
واژگان مترادف و متضاد
احفاد، اعقاب، اولاد، بازماندگان، جانشینان ≠ اسلاف
-
اخلاف
فرهنگ واژههای سره
جانشینان، پس آیندگان، پسینیان
-
اخلاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ خَلَف] 'axlāf = خَلَف
-
اخلاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'exlāf ۱. وعدۀ دروغ دادن؛ خلاف کردن در وعده.۲. جایگزین کردن.
-
اخلاف
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] (ص .) جِ خَلف ؛ جانشینان ، بازماندگان .
-
اخلاف
لغتنامه دهخدا
اخلاف . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ خَلَف . جانشینان . بازماندگان . پس ماندگان . اعقاب . بازپسینان . پس روان . از پس چیزی آیندگان . ج ِ خَلَف بفتحتین باشد، بمعنی فرزند صالح که بعد موت پدر خود بصلاحیت مانده باشد. و جمع خَلْف بفتح خاء و سکون لام ، بمعنی فرزن...
-
اخلاف
لغتنامه دهخدا
اخلاف . [ اِ ] (ع مص ) بوی گرفتن دهان چنانکه از روزه . بوی دهن متغیر شدن . بوی دهن بگردیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || بوی دهن برگرداندن . (زوزنی ). || خلیفه شدن : اخلف ربه فی اهله خلافةً؛ خلیفه شد بر آنها. (کذا فی منتهی الارب ). (ظاهراً خلف مجرد بدون...
-
اخلاف
واژهنامه آزاد
اخلاف جمع مکسر خلف، و به معنی پیشینیان است؛ بر وزن اسلاف.
-
جستوجو در متن
-
progeny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزند، دودمان، اخلاف، سلاله
-
تُخم و تَرَکه
فرهنگ گنجواژه
اولاد، زاد و رود، اخلاف.
-
تخم و تول
فرهنگ گنجواژه
زاد و رود، اخلاف.
-
احفاد
واژگان مترادف و متضاد
اخلاف، اولاد، اولادزادگان، نبیرگان، نوادگان
-
اسلاف
واژگان مترادف و متضاد
آباء، اجداد، پیشینیان، نیاکان ≠ اخلاف
-
آباء
واژگان مترادف و متضاد
اجداد، اسلاف، پدران، پیشینیان، نیاکان ≠ اخلاف