کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احمدپاشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (ایچ ایللی ...) او بروزگار سلطان محمود خان ثانی متصرف بروسه بود و در 1233 هَ . ق . او را بدر سعادت خواندند و منصب کاپیتانی دریا دادند. و بعد از آن بخواهش خود او ولایت خداوندگار بدو مفوض گشت و سپس در 1239 هَ . ق . با سمت ول...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (پاپوچجی ...) او در دوره ٔ سلطان محمودخان دوم کاپیتان دریا بود و سمت وزارت داشت و اصلاً از مردم ریزه ٔ طربزون است و در اول در مولد خود کفشدوز بود و در اسلامبول مدتی همین صنعت میورزیدو سپس در ترسانه در خدمت باش چاووشی بدو م...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (حاجی ...) در دوره ٔ سلطان محمودخان اول بسمت صدارت عظمی ارتقاء یافت . مولد او در سواحل بحر ابیض در محلی بنام قوجه بوده است و عموی او حاجی بکرپاشا است و آنگاه که حاجی بکرپاشا والی جدّه شد احمدپاشا سمت کدخدائی او داشت و سپس ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (حافظ...) او در زمان سلطان مُراد خان رابع اِحراز مقام صدراعظمی کرد. وی پسر مؤذنی از مردم فلبه است و آوازی نیکو و قریحه ٔ شعری داشت و داخل سرای همایون شد و ندیم خاص سلطان وقت گردید و بمرور زمان برتبه ٔ طوغانچی باشی و سپس ب...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (حافظ...) یکی از آغایان حرم همایون دولت عثمانی بود و در اول منصب کیلارجی باشی داشت و در 997 هَ . ق . بمقام بیگلربیگی قبرس منصوب شد و دو سال والی مصر بود با رتبه ٔ وزارت ، ودر 1003 محافظت بوسنه بدو مفوض شد و سپس بسرداری بود...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (داماد حافظ...) بروزگار سلطان احمدخان ثالث در 1143 هَ . ق . برتبت کاپیتان دریا رسید و چند ماهی این منصب داشت و بر بقیه ٔ احوال او دست نیافتیم . (قاموس الاعلام ).
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (سیدی ...) او بروزگار سلطان محمدخان رابع در 1066 هَ . ق . بمنصب کاپیتان دریا نائل آمد و مدت پنج ماه بوغازها را محافظت کرد و سپس معزول و بحکومت بوسنه منصوب شد و در آنجا امر به اعدام وی صادر شده و سر بریده ٔ او را بدر سعادت ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (طبیب ...) یکی از اطبای عثمانی و از برآوردگان مکتب فنون طبیه ٔ شاهانه است . و روزگاری دراز در همان مکتب مدرسی داشت و سپس با رتبه ٔ فریقی نظارت درس بدو محول شد. او در تدریس علوم طبیّه بزبان ترکی جهد بسیار کرد و مدتی مدید رئ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (طرخونچی ...) او یکی از صدر اعظم های دوره ٔ سلطان محمد رابع است و از مردم ماط ارناودستان است آنگاه که باسلامبول رفت داخل سرای همایون شد و وقتی که موسی آغا سلحدار شهریاری بایالت مصر منصوب گردید او بخدمت موسی آغا پیوست و در ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (قره ...) او از وزرای دولت عثمانی در دوره ٔ سلطنت سلطان سلیمان قانونی است و دو سال سمت صدراعظمی داشت . خود او از قوم ارناود است و در حرم همایون سمت آغائی داشت و سپس از حرم بیرون آمد و آغائی ینی چری و بعد از آن بیگلربیگی گر...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (قلایلی قوز...) او در زمان سلطان احمد ثالث بمقام صدارت ارتقاء یافت و اهل قیصریّه است آنگاه که وی باسلامبول آمد با وساطت بعضی همشهریان خویش باجاق تبرداران داخل شد و آنگاه که یوسف آغا بسمت آغائی دارالسعاده ٔ شریفه منصوب گشت ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (قیصریه لی ...) یکی از مشیران بحریه بود و از درجه ٔ نفری بدان رتبه رسید و در محاربه ٔ قرم (کریمه ) برای حسن خدمت هائی که از او بروز کرد بنوبت والی گری جزایر بحر ابیض و ازمیر و یانیه و بعضی ولایات دیگر بدو دادند و در آخر با...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (کوپریلی زاده فاضل ...) او پسر وزیر اعظم کوپریلی محمد پاشاست و یکی از صدور عظام دوره ٔ سلطان محمد رابع است . مولد او در 1045 هَ . ق . در کوپری که از متصرفات پدر او بود،میباشد. پس از اکمال تحصیلات در 1067 بکارهای دولتی درآم...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (کوچک ...) از وزرای روزگار سلطان مرادخان رابع است . او پس از آنکه حکومت سیواس و شام و کوتاهیه داشت آنگاه که الیاس پاشا در اناطولی طغیان و عصیان کرد به تنکیل و تدمیر او مأمور شد و چون در این مأموریت توفیق یافت در عوض حکوم...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (ملک ...) او در زمان سلطان محمدخان رابع صدراعظمی داشت واز قوم ابخاز بود. تخریج او در حرم همایون بود و آنگاه که در 1048 هَ . ق . سمت سلحداری داشت ابتدا بوالی گری دیاربکر و بعد حکومت ارزروم تعیین شد و در تاریخ 1054 کریمه ٔ س...