احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (ملک ...) او در زمان سلطان محمدخان رابع صدراعظمی داشت واز قوم ابخاز بود. تخریج او در حرم همایون بود و آنگاه که در 1048 هَ . ق . سمت سلحداری داشت ابتدا بوالی گری دیاربکر و بعد حکومت ارزروم تعیین شد و در تاریخ 1054 کریمه ٔ سلطان مراد رابع مرحوم را بزنی کرد و بشرف مصاهرت نائل آمد و پس از آنکه پنج شش سال ولایت حلب و شام داشت در 1060 باستانبول بازگشت و حکومت بغداد به وی تفویض شد و او پیش از عزیمت ببغداد بمسند صدارت ترفیع یافت و چون در این وقت خزانه خالی بود و ناچار از قطع بعضی وظایف گردید و بتجار مالیاتهای نوتحمیل کرد، عدم رضایت مردم پس از سیزده ماه صدارت در 1061 سبب عزل او شد و بوالی گری سیلیستری نصب شد و پس از آنکه والی حلب ابشیر پاشا بصدارت تعیین شد تا وصول او باسلامبول احمد به قائم مقامی وی منصوب شد و چون داعیه ٔ احراز صدارت بالاصاله داشت آنگاه که ابشیرپاشا باسلامبول رسید او را نفی کرد و پس از مدتی او را عفو کردند و هفت هشت سال بعضی حکومت ها داشت و در 1073 در شصت سالگی وفات کرد. رجوع بقاموس الاعلام شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.