کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احباض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احباض
لغتنامه دهخدا
احباض . [ اِ ] (ع مص ) احباض حق ؛ باطل کردن آن . ربودن حق . (منتهی الارب ). حق کسی را باطل کردن . (تاج المصادر). || احباض رکیة؛ پاک کاویدن چاه را که در وی هیچ آب نماند. (منتهی الارب ). آب چاه کشیدن چنانکه در آن هیچ آب نماند. || احباض سهم ؛ نگذرانیدن ...
-
واژههای همآوا
-
اهباذ
لغتنامه دهخدا
اهباذ. [ اِ ] (ع مص ) شتابی کردن در رفتن ودر پریدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).