کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجریاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجریاء
لغتنامه دهخدا
اجریاء. [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ جَری ٔ و جری ّ.
-
جستوجو در متن
-
اجریا
لغتنامه دهخدا
اجریا. [ اِ ری یا ] (ع اِ) اِجْریّاء. اِجریَّة. روش . عادت . خو. طبیعت . (منتهی الارب ).
-
جری
لغتنامه دهخدا
جری . [ ج َری ی ] (ع ص ، اِ) وکیل . واحد و جمع و مذکر و مؤنث در وی یکسان است و بدان جهت وکیل را جری نامند که بجای موکل در جریان امر قرار گیرد. (از منتهی الارب ) (ازناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). وکیل . (از متن اللغة) ج ، اَجْریاء. (منتهی الارب ) (...
-
جریاء
لغتنامه دهخدا
جریاء. [ ج ِ ری یا ] (ع اِ) روش . عادت . خو. طبیعت . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). اِجریاء. اِجریّا. (از متن اللغة) (از منتهی الارب ).
-
جری
لغتنامه دهخدا
جری ٔ. [ ج َ ] (ع ص ) مرد دلاور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نعت فاعلی از جُراءَة. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). شجاع ، متهور. (از اقرب الموارد). ج ، اَجراء، اَجْریاء، جُرَاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به جری شود....