کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أُحْيِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
أُحْيِ
فرهنگ واژگان قرآن
زنده مي کنم
-
واژههای مشابه
-
احي
دیکشنری عربی به فارسی
مجلس ياداوري , نگاه داشتن , جشن گرفتن , بيادگار نگاه داشتن
-
جستوجو در متن
-
مجلس یاداوری
دیکشنری فارسی به عربی
احي
-
بیادگار نگاه داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
احي
-
جشن گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
احتفل , احي , عيد , مهرجان
-
نگاه داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
احي , اقامة , انقذ , عيش , قبضة
-
اباحی
لغتنامه دهخدا
اباحی . [ اِحی ی ] (ع ص نسبی ) ملحدی که همه چیز را مباح شمرد.
-
نابغه ٔ شیبانی
لغتنامه دهخدا
نابغه ٔ شیبانی . [ ب ِ غ َ ی ِ ش َ ] (اِخ ) عبداﷲبن مخارق بن سلیم بن حضیرة بن قیس معروف به نابغه ٔ شیبانی ، از قبیله ٔ بنی شیبان است و از شاعران بدوی و معاصر و مداح دولت اموی است . در بادیه زندگی می کرد. و هر چندگاه به شام می آمد و خلفای بنی امیه را ...