کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آگه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آگه
/'āgah/
معنی
= آگاه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آگه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āgah = آگاه
-
آگه
لغتنامه دهخدا
آگه . [ گ َه ْ ] (اِخ ) نام شاعری شیرازی ازمتأخرین ، برادر نواب ، متخلص به بسمل . از مریدان میرزا ابوالقاسم درویش شیرازی . وفات در 1244 هَ .ق .
-
آگه
لغتنامه دهخدا
آگه . [ گ َه ْ ] (ص ) آگاه . باخبر.مطلع. مستحضر. عالم . خبیر. عارف . واقف : چو آگه شد از مرگ فرزند شاه ز اندوه گیتی بر او شد سیاه . فردوسی .همانا خوش آمدْش گفتار اوی نبود آگه از زشت کردار اوی . فردوسی .بایوان یکی گنج بودش [ فرنگیس را ] نهان نبد زآن ک...
-
واژههای مشابه
-
اگه
لغتنامه دهخدا
اگه . [ اَ گ ِه ْ ] (اِ) مأخوذ از ترکی ، سوهان .(ناظم الاطباء). || آهنی است که بدان گوشت از دیگ کشند. به تازی اش منشار خوانند. (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
اگه
لغتنامه دهخدا
اگه . [ اَ گ ِه ْ ] (اِ) مأخوذ از ترکی ، سوهان .(ناظم الاطباء). || آهنی است که بدان گوشت از دیگ کشند. به تازی اش منشار خوانند. (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
اطلاعیه
فرهنگ واژههای سره
آگه
-
اعلان
فرهنگ واژههای سره
آگه
-
eaning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اگه
-
کمپین تبلیغاتی
فرهنگ واژههای سره
برنامه آگه
-
تبلیغ
فرهنگ واژههای سره
نمایاندن آگهی، آوازه گری، پیام رسانی، آگه
-
ناآگه
لغتنامه دهخدا
ناآگه . [ گ َه ْ ] (ص مرکب ) ناآگاه . مقابل آگه . نامطلع.بی خبر. که آگهی و اطلاع ندارد. || بی وقوف .بی تجربه . ناوارد به کار. رجوع به آگاه و آگه شود.
-
حامدی
لغتنامه دهخدا
حامدی . [ م ِ ] (اِخ ) رادویانی در ترجمان البلاغة ص 97 از او آورده است :تن نه همی باشد آگه ز جان جان نه همی باشد آگه ز تن .