کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آل برهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آل برهان
لغتنامه دهخدا
آل برهان . [ ل ِ ب ُ] (اِخ ) نام خاندانی بزرگ از بخارا، معاصر سلاجقه و خوارزمشاهیان که بجود و کرم و بزرگواری معروف و ریاست حنفیان بخارا و ماوراءالنهر اباً عن جد بعهده ٔ ایشان موکول بود و بعض ایشان از ملوک بخارا محسوب میشوند و در اواخر دولت قراخطائیان...
-
واژههای مشابه
-
ال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'al درختی با برگهای دراز نوکتیز، گلهای زردرنگ، میوۀ سرخ ترشمزه، و چوب سفت و سخت که در جنگلهای مازندران میروید.
-
ال
فرهنگ فارسی معین
( ~. ) [ ع . ] (حر. تعریف ) حرف تعریف است در عربی و آن چون بر اسمی نکره درآید، آن را معرفه سازد.
-
ال
فرهنگ فارسی معین
(اَ) (اِ.) درختی از تیرة زغال اخته ها که گاهی بعضی گونه هایش به صورت درختچه می باشند. گل هایش سفید یا زرد و میوه اش سفت و شامل یک هسته است .
-
ال
لغتنامه دهخدا
ال . [ اَ ] (ترکی ، اِ) رنگ لعل . || اسب بور. || بستان . (شرفنامه ٔ منیری ).
-
ال
لغتنامه دهخدا
ال . [ اَ] (ع اِ موصول ) اسم موصول بود به معنی الذی و دیگر موصولات ، و آن بر اسم فاعل و مفعول درآید به شرط آنکه معنی عهد ندهد چون جائنی الضارب فاکرمت الضارب و اگر بر صفت مشبهه درآید صحیح آن است که آن حرف بود. (اقرب الموارد). || (حرف تعریف ) و گاه حرف...
-
ال
لغتنامه دهخدا
ال . [ اَل ل ] (ع اِ) ج ِ اَلَّة. نیزه ٔ کوچک . (منتهی الارب ). رجوع به الة شود. || ناله ٔ با دعا و زاری . (منتهی الارب ). || (مص ) نالیدن بیمار. (تاج المصادربیهقی ) (مصادر زوزنی ). || دویدن . شتافتن .(منتهی الارب ). شتافتن . (تاج المصادر بیهقی ). بش...
-
ال
لغتنامه دهخدا
ال . [ اِ ] (علامت اختصاری ) رمز است الی آخر را مانند البیت ، القصیده و غیره . (یادداشت مؤلف ).
-
ال
لغتنامه دهخدا
ال . [ اِل ل ] (ع اِ) پیمان .(منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). || پیغام خدا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سوگند. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد). || زنهار. (منتهی الارب ). || فغان . ناله ٔ مصیبت و منه عجب ربکم من الّکم . (منتهی الارب )...
-
ال
لغتنامه دهخدا
ال . [ اُل ل ] (ع اِ) نخستین و از ماده ٔ اول نیست . (منتهی الارب ). || ما له اُل ّ و غل ّ؛ یعنی نیست او را چیزی از تفتگی و بی آرامی . (منتهی الارب ).
-
ال
لغتنامه دهخدا
ال .[ اَ ] (اِ) درختچه ای است از جنس کرنوس و سه نوع آن در ایران موجود است : 1 -سیاه ال که در سراسر جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران می روید. 2 - زقال اخته که در جنگل های ارسباران بحال وحشی موجود است . 3 - شفت که در جنگل های ارسباران و بجنورد وجود دارد....
-
ال
دیکشنری فارسی به عربی
سلالة
-
اَل
لهجه و گویش بختیاری
a:l خوب، مرغوب
-
اَل اَل
واژهنامه آزاد
آزاد -رها