ال . [ اَل ل ] (ع اِ) ج ِ اَلَّة. نیزه ٔ کوچک . (منتهی الارب ). رجوع به الة شود. || ناله ٔ با دعا و زاری . (منتهی الارب ). || (مص ) نالیدن بیمار. (تاج المصادربیهقی ) (مصادر زوزنی ). || دویدن . شتافتن .(منتهی الارب ). شتافتن . (تاج المصادر بیهقی ). بشتاب رفتن . (مصادر زوزنی ). || جنبیدن فرائص بهنگام دویدن . (منتهی الارب ). || روشن و تابان شدن رنگ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). صافی شدن گونه . (تاج المصادر بیهقی ). || بازایستادن چرخ از شکار. (منتهی الارب ). || طعن زدن کسی را به حربه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). به حربه زدن . (زوزنی ). حربه زدن . (تاج المصادر بیهقی ). || دفع نمودن کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سیخ و راست کردن اسپ گوش را. || دوختن جامه را بر دوخت تضریب و آن نکنده زدن است . || برانگیختن کسی را بر کسی . || مُنصَل ُ الأل ّ؛
نام ماه رجب . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.