کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شراپنل
واژهنامه آزاد
گلوله انفجاری، گلوله آتشین.
-
آتلین
واژهنامه آزاد
گلوله آتش
-
تشله
واژهنامه آزاد
گلوله شيشه اي كوچك كه با آن بازي مي كنند و هم چنين براي تزيين از آن استفاده ميشود.
-
قوتاز
واژهنامه آزاد
کلمه ترکی ،گلوله پشمی آویخته شده از گردن شتر نامی برای پسران
-
بندقه
واژهنامه آزاد
بُندُق یا بُندُقه معرب فندق وهمچنین به معنای گلوله گلین یا سنگی می باشد
-
حپ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) حَپْ؛ مقدار دارو، قرص، گلولۀ کوچک شیره تریاک.
-
خمسه خمسه
واژهنامه آزاد
سلاحی تخیلی در اوایل جنگ عراق بر علیه ایران. در اوایل جنگ، عراقی ها گلوله های خمپاره را در پنج نوبت بسوی ایرانیان شلیک می کردند؛ به همین جهت تصور می شد که این گلوله ها از سلاحی خاص پرتاب می شود که توانایی پنج شلیک متناوب را دارد.
-
قمپز
واژهنامه آزاد
ادعای توخالی - شلیک توپ بدون گلوله (فقط باروت)برای ترساندن اسب ها در جنگ که عثمانی ها علیه ایران استفاده میکردند
-
ششپر
واژهنامه آزاد
وسیله دفاعی همانند چماق ولی کوچکتر . قطعه چوبی مثل چوبدست به طول حدود شصت سانتی متر که قطعه ای فلزی با شش پره و همانند ته گلوله خمپاره به سر آن نصب می شود تا ضربه آن موثرتر باشد.
-
عبدالخالق
واژهنامه آزاد
عَبدُالخالِق یا خالقو نام دانش آموز هزاره ای است که نادرخان، شاه افغانستان، را ترور کرد. او و هواداران نهضت اصلاحات امانی، در اعتراض به قطع و حذف اصلاحات امانی (امان الله خان، شاه افغانستان) و شروع مجدد فشارها بر هزاره ها و نسل کشی آنها در افغانستان،...