کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُحِيطٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
محیط زیست
واژهنامه آزاد
زیستگاه.
-
جستوجو در متن
-
آمبیانس
واژهنامه آزاد
صدای محیط
-
ژینگه
واژهنامه آزاد
به معنای محیط زیست،جایی برای زیستن
-
Fund Pollutants
واژهنامه آزاد
آلاینده هایی که محیط زیست دارای ظرفیت پذیرش آن ها است.
-
همرسانی
واژهنامه آزاد
همرسانی یا هم رسانی، پیشنهاد داریوش آشوری برای share انگلیسی ست. این واژه برابرنهاده ای جدید است که در فضای اینترنت و برنامه های شبکه ای موبایل ها کاربرد دارد و برای بازنشر و به اشتراک گذاری هر نوشته، عکس و لینک از یک سایت یا محیط مجازی برای دیگران د...
-
دیوارنگاری
واژهنامه آزاد
فعال نمودن سطوح فضا به صورت تجسمی که هدفمند باشد و هدفمندی خود را در پاسخ به نیاز محیط و مخاطب ارائه دهد.
-
فارسی بر
واژهنامه آزاد
نوعی برش زاویه دار. این اصطلاح بیشتر در محیط های صنعتی که کار نجاری یا آهنگری انجام می دهند متداول است.
-
خالتور
واژهنامه آزاد
خالتور از واژۀ روسیِ «خالتورا» (халтура)، به معنیِ سطل آشغال است و توسعاً یا به کنایه، به «کار بی ارزش»، «کارِ (هنری یا ادبیِ) با کیفیتِ پایین»، «کارِ سرِهم بندی شده»، «آشغال» و «بُنجُل»، اطلاق می شود . خالتور اصطلاحی است که در ایران، در محیط موسیقی...
-
چپکی
واژهنامه آزاد
معکوس ــ متضاد ــ ناآشنا ــ نامأنوس ــ برخلاف عرف و آداب و رسوم یک جامعه و یا یک محیط (مکان) ـ برعکس ــ نادرست ـ بی راهه
-
درزگ
واژهنامه آزاد
پاشیده شدن آب یا مایعی دیگر به بدن یا چیزی دیگر. وقتی آب یا مایعی از محیط اطراف به کسی یا چیزی می پاشد، این را درزگ شدن گویند. به کسر دال و راء و سکون زاء و گاف. مثلا می گوییم:مواظب باش! به من آب درزگ شد.
-
صاخه
واژهنامه آزاد
آواز سخت که گوش را کر کند.(منتهی الارب)، سختی و بلا و بلای سخت.(محیط المحیط) امر و کار بزرگ. (شرح قاموس)، کنایه از قیامت. ... و می خواستم که پیش از آنکه اهل تبریز خبر صاخه عظمی و طامه کبری بشنوند...ص64 نفثة المصدور
-
ژئوماتیک
واژهنامه آزاد
علم ، هنر و فن آوری تعیین موقعیت نسبی نقاط بر روی سطح زمین ، بالا و پایین سطح زمین و در به مفهوم کلی تر ژئوماتیک (نقشه برداری ) در برگیرنده تمامی روش های اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات راجع به سطح فیزیکی زمین و محیط اطراف ، پردازش اطلاعات و تهیه محصو...
-
همچی
واژهنامه آزاد
(ق. عامیانه) [هم + چی] مخفف همچننن. 1- چنان «یارو همچی میگه صد دانه یاقوت دسته به دسته...با نظم و ترتیب یکجا نشسته، انگار دونه های ذرت شلوارک پاشونه دارن تو کوچه فوتبال بازی میکنن!!!» «همچی می گه تنها اپراتور حامی تیم فوتبال که انگار ۱۵۸ تا اپراتور ...
-
بختگان
واژهنامه آزاد
بختگان . [ ب َ ] (اِخ ) دریاچه ای در فارس، به طول قریب 80 هزارگز و محیط آن گاهی به 240 هزارگز بالغ شود. رود کر بدین دریاچه می ریزد و چند جزیره ٔ کوچک دارد. دریاچه ٔ بختگان در میانه ٔ بلوک کربال و بلوک ارسنجان و بلوک آباده طشک و بلوک نیریز و ناحیه ٔ خ...