کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طلایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گلدن
واژهنامه آزاد
(golden؛ انگلیسی) طلایی، زرّین. || (مَجازاً) درخشان؛ مثال: موفقیت طلایی.
-
آلتین آی
واژهنامه آزاد
ماه طلایی
-
زیودار
واژهنامه آزاد
درخت طلایی و نمایان
-
زرلشت
واژهنامه آزاد
چوب طلایی (گرفته شده از افغانستان)
-
آلتین آی
واژهنامه آزاد
ماه طلایی _ ماه زرین
-
پر گنه
واژهنامه آزاد
پرگنه یعنی مردم چند روستای همسایه .رویهم رفته برای اجتماع مردم یا میکروب ها می شود، بکار برود؛ مثلا معنی کلنی را می شود از آن برداشت کرد که لغتی برایش نداریم .کلنی استاف اوریوس می شود پرگنه استافیلوکوک طلایی .
-
یخنی
واژهنامه آزاد
yakhni:dokd:یخنی خورشتی بسیار خوشمزه با گوشت گوسفند(ران سرسینه یا راسته با استخوان) مخصوص مراسم عروسیها / مهمانیها / جشنها / برخی عذا داریهای افراد متمول و میانی جامعه منطقه شهرستان درگز(شمال خراسان / ابیورد تاریخی) در دو/2 نوع طبخ می گردد:الف برای ع...