کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرغ توفان دیومِدی سلطنتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آب دستی
فرهنگ فارسی عمید
چابکی و تردستی در کار؛ مهارت: ◻︎ چنان در لطف بودش آبدستی / که بر آب از لطافت نقش بستی (نظامی۲: ۱۲۸).
-
آپارتی
فرهنگ فارسی عمید
۱. بسیاربیشرم.۲. زرنگ و حقهباز.
-
آتش پرستی
فرهنگ فارسی عمید
پرستیدن آتش.
-
آتی
فرهنگ فارسی عمید
= آینده
-
آدمی سیرتی
فرهنگ فارسی عمید
خوشخویی: ◻︎ نخست آدمیسیرتی پیشه کن / پس آنگه ملکخویی اندیشه کن (سعدی۱: ۱۴۴).
-
آستی
فرهنگ فارسی عمید
آستین لباس ◻︎ ز کژّی نجوید کسی راستی / گر از راستی برکند آستی (فردوسی: ۸/۲۶۷).
-
آشتی
فرهنگ فارسی عمید
سازش و دوستی پس از قهر و نزاع؛ صلح: ◻︎ چو از آشتی شادی آید به چنگ / خردمند هرگز نکوشد به جنگ (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۹۶).
-
آقطی
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی خودرو، با برگهایی شبیه برگ بادام، و گلهای ریز سفید و معطر که برای زینت در باغچه کاشته میشود و از چوب آن در ساختن اشیای زینتی استفاده میشود؛ آقطی صغیر؛ خمان صغیر؛ شون.
-
اباحتی
فرهنگ فارسی عمید
کسی که هر چیز و هر کاری را مباح میداند و ارتکاب هر گناهی را جایز میشمارد.
-
اسپاگتی
فرهنگ فارسی عمید
= ماکارونی
-
اقطی
فرهنگ فارسی عمید
= آقطی
-
اللـه بختی
فرهنگ فارسی عمید
تصادفی؛ برحسب تصادف و اتفاق.
-
انگشتی
فرهنگ فارسی عمید
۱. جای انگشت در دستکش.۲. پوشش لاستیکی برای محافظت از انگشت زخمشده.۳. پیشامدگی باریک یا پهنی که به عنوان راهنما یا محافظ در یک مکانیسم به کار میرود.۴. قطعهای از نوعی خمکُن که به تیر بالایی بسته یا از آن باز میشود تا خمکاری شکلهای صندوقی را آسان ...
-
باددستی
فرهنگ فارسی عمید
۱. اسراف؛ ولخرجی.۲. تهیدستی.۳. چالاکی؛ چابکدستی.
-
بازیافتی
فرهنگ فارسی عمید
آنچه از طریق بازیافت بهدست آمده است.