کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش تخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قَاعاً
فرهنگ واژگان قرآن
زمين صاف و تخت
-
عَرْشُکِ
فرهنگ واژگان قرآن
تخت پادشايي تو
-
عَرْشِهَا
فرهنگ واژگان قرآن
تخت پادشايي او
-
نَکِّرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
ناشناس کنيد(عبارت"نَکِّرُواْ لَهَا عَرْشَهَا "يعني با تغيير دادن ظاهر تخت کاري کنيد که تختش را نشناسد)
-
صَّرْحَ
فرهنگ واژگان قرآن
برج بلند - قصر - حياط قصر (قصر و هر بنايي است بلند و مشرف بر ساير بناها ، و نيز به معناي محلي است که آن را تخت کرده باشند و سقف هم نداشته باشد )
-
کُرْسِيُّهُ
فرهنگ واژگان قرآن
تختش (کلمه کرسي از ماده کاف - راء - سين گرفته شده که به معناي به هم وصل کردن اجزاي ساختمان است و اگر تخت را کرسي خواندهاند به اين جهت بوده که اجزاي آن به دست نجارو يا صنعتگر ديگر ، در هم فشرده و چسبيده شده است ، و بسياري از مواقع اين کلمه را کنايه ا...
-
عَرْشُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
تخت فرمانروايي او( کلمه عرش در قرآن به معناي مقامي است موجود که جميع سر نخهاي حوادث و امور در آن متراکم و جمع است . در عبارت َ کَانَ عَرْشُهُ عَلَى ﭐلْمَاءِ "شايد منظوراين است که فرامين الهي که مبناي اداره اين عالم است توسط آب به اجزاي عالم انتقال م...
-
يَعْرِشُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
بر افراشته مي سازند - بنا مي کنند (معاني عرش عبارتند از :داربست و آلاچيق - سقفي که بر روي پايههائي زده ميشود ، تا بوتههاي مو را روي آن بخوابانند - چيزي که سقف داشته باشد-هودج - کجاوه - تخت سلطان (از جهت بلنديش))
-
أَنقَضَ
فرهنگ واژگان قرآن
شکست (انقاض ظهر در عبارت "ﭐلَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَکَ "به معناي شکستن پشت کسي است به نحوی که صدای شکستن به گوش برسد، آنطور که از تخت و کرسي و امثال آن وقتي کسي روي آن مينشيند ، و يا چيز سنگيني روي آن ميگذارند صدا برميخيزد ، و کنایه است از سنگینی باری که...
-
طَرْفُکَ
فرهنگ واژگان قرآن
نگاه و چشم برگرداندن تو (کلمه طرف به معنی جانب ونیز نگاه و چشم برگرداندن است و ارتداد طرف به معناي اين است که آن چيزي که نگاه آدمي به آن ميافتد ، در نفس نقش بندد و آدمي آن را بفهمد که چيست ، پس مقصود آن شخص اين بوده که من تخت ملکه سباء را در مدتي نزد...
-
يَرْتَدَّ
فرهنگ واژگان قرآن
که برگردد (در عبارت "قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْکَ طَرْفُکَ" ارتداد طرف به معناي اين است که آن چيزي که نگاه آدمي به آن ميافتد ، در نفس نقش بندد و آدمي آن را بفهمد که چيست ، پس مقصود آن شخص اين بوده که من تخت ملکه سباء را در مدتي نزدت حاضر ميکنم که کم...
-
عَرْش
فرهنگ واژگان قرآن
داربست و آلاچيق - سقفي که بر روي پايههائي زده ميشود ، تا بوتههاي مو را روي آن بخوابانند - چيزي که سقف داشته باشد-هودج - کجاوه - تخت سلطان (از جهت بلنديش) -( کلمه عرش در قرآن به معناي مقامي است موجود که جميع سر نخهاي حوادث و امور در آن متراکم و جمع اس...