کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صفا دادن سر و صورت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صَفّاً
فرهنگ واژگان قرآن
صف - صفي وصف نشدني ( اگر مفعولٌ فیه واقع شده باشد)
-
جستوجو در متن
-
عُرْفاً
فرهنگ واژگان قرآن
به صورت پشت سر هم - براي کار خير يا معروف (در اصل به معني دسته مويي است که در گردن اسب ميباشد و هر امري را که به طور تعاقب و پشت سر هم واقع بشود به يال اسب تشبيه ميکنند ، مثلا به عنوان استعاره گفته ميشود فلانيها مثل يال اسب آمدند ، يعني پشت سرهم .در ...
-
مُؤَلَّفَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
پیوند داده شده - الفت داده شده (مقصود از مؤلفة قلوبهم کساني هستند که با دادن سهمي از زکات به ايشان ، دلهايشان به طرف اسلام متمايل ميشود و به تدريج به اسلام درميآيند ، و يا اگر مسلمان نميشوند ، مسلمانان را در دفع دشمن کمک ميکنند ، و يا در برآوردن پاره...
-
أَسْفَاراً
فرهنگ واژگان قرآن
کتابها (جمع سِفر، کلمه سَفر - به فتح سين و سکون فاء - به معناي پردهبرداري است که البته در خصوص اعيان استعمال ميشود ، مانند سفر عمامه يعني برداشتن عمامه از سر ، و سفر خمار يعني برداشتن نقاب از صورت و سِفر - به کسر سين و سکون فاء - به معناي کتابي است ک...
-
خُبْراً
فرهنگ واژگان قرآن
علم (وعلم به معني تشخيص و تميز دادن وخبرت :به معناي اين است که شخص خبره صورت علميهاي را که در ذهن دارد آنچنان بدان احاطه داشته باشد که بداند از مقدمات آن چه نتائجي بر آن مترتب ميشود
-
لَيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
پيچ و خم دادن (کلمه لي به فتح لام و تشديد يا (ل ی ی )که مصدر فعل مضارع يلوون است در اصل به معناي تابيدن طناب می باشد و وقتي در مورد سر و يا زبان استعمال شود ، معناي غير طبيعي کردن سر و زبان را ميدهد و در قرآن کريم در باره ليّ سر آمده : لووا رؤسهم و د...
-
وَجْهِهَا
فرهنگ واژگان قرآن
صورت آن - صورتش (در عبارت "ذَ ٰلِکَ أَدْنَىٰ أَن يَـأْتُواْ بِـﭑلشَّهَادَةِ عَلَىٰ وَجْهِهَا "يعني منظور صورت صحيح گواهي دادن است . وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سط...
-
لَمْ يَکُفُّواْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست نگه نداشتند(کلمه کف الايدي - دست نگه داشتن، کنايه است از خود داري از جنگ ، چون قتلي که در کارزار اتفاق ميافتد به وسيله دست انجام ميشود.کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و ...
-
وَجْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
رو- صورت - خودِ (ﭐبْتِغَاءَ وَجْهِ يعني طلب خشنودي از آن جهت كه رضايت از كسي به منزله ي رو كردن به او و عدم رضايت مانند پشت كردن به اوست .وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر ج...