رو- صورت - خودِ (ﭐبْتِغَاءَ وَجْهِ يعني طلب خشنودي از آن جهت كه رضايت از كسي به منزله ي رو كردن به او و عدم رضايت مانند پشت كردن به اوست .وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش ميباشد ، يعني آن طرفي که با آن با مردم روبرو ميشود ، و وجه خدا چيزي است که با آن براي خلقش نمودار است ، که خلقش هم با آن متوجه درگاه او ميشوند ، و اين همان صفات کريمه او از حيات و علم و قدرت و سمع و بصر است و نيز هر صفتي از صفات فعل مانند صفت خلقت و رزق و احياء و اماته و مغفرت و رحمت و همچنين آيات دلالت كننده بر خدا بدان جهت که آيتند ، وجه خدا ميباشند . بنا بر اين هر موجودي که تصور شود في نفسه هالک و باطل است ، و حقيقتي جز آنچه که از ناحيه خداي تعالي به آن افاضه شود ندارد ، و آنچه که منسوب به خداي تعالي نباشد از حقيقت به طور کلي خالي است ، و جز موهومي که وهم متوهم آن را تراشيده نيست.گاهي نيز مراد از وجه ذات هر چيزي است مثلاً وجه النهار ، و وجه الطريق ، يعني خود روز ، و خود راه )
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
این فرهنگ توسط آقای علیاکبر رستگار در اختیار واژهیاب قرار گرفته است.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.