کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریغ رحمت سر کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
يُدْنِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
جلو بکشند - پیش بکشند (در عبارت "يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ " منظور از پیش کشیدن روسری و سر اندازهایشان ، اين است که آن را طوري بپوشند که زير گلو و سينههايشان در انظار نامحرمان پيدا نباشد.چون قبل از اسلام نیز مرسوم بوده که زنان روسری م...
-
وُجُوهِ
فرهنگ واژگان قرآن
چهره ها (وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش ميباشد ، يعني آن طرفي که با آن با مردم روبرو ميشود ، و وجه خدا چيزي است ک...
-
وُجُوهَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
چهره هايتان -رويتان (وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش ميباشد ، يعني آن طرفي که با آن با مردم روبرو ميشود ، و وجه خد...
-
وُجُوهَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
چهره هايشان -روهایشان (وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش ميباشد ، يعني آن طرفي که با آن با مردم روبرو ميشود ، و وجه ...
-
وُجُوهَهُمُ
فرهنگ واژگان قرآن
چهره هايشان -روهایشان (حرف میم به دلیل تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد حرکت گرفته است .وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشي...
-
وَجْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
رو- صورت - خودِ (ﭐبْتِغَاءَ وَجْهِ يعني طلب خشنودي از آن جهت كه رضايت از كسي به منزله ي رو كردن به او و عدم رضايت مانند پشت كردن به اوست .وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر ج...
-
وَجْهَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
چهره ات -رویت (وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش ميباشد ، يعني آن طرفي که با آن با مردم روبرو ميشود ، و وجه خدا چيزي...
-
وَجْهَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
چهره اش -رویش (وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش ميباشد ، يعني آن طرفي که با آن با مردم روبرو ميشود ، و وجه خدا چيزي...
-
وَجْهِهَا
فرهنگ واژگان قرآن
صورت آن - صورتش (در عبارت "ذَ ٰلِکَ أَدْنَىٰ أَن يَـأْتُواْ بِـﭑلشَّهَادَةِ عَلَىٰ وَجْهِهَا "يعني منظور صورت صحيح گواهي دادن است . وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سط...
-
وَجْهِيَ
فرهنگ واژگان قرآن
چهره ام -رویم - صورتم (وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش ميباشد ، يعني آن طرفي که با آن با مردم روبرو ميشود ، و وجه ...
-
عَادٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نام قوم حضرت هود (علي نبينا وعليه السلام)(مردمي عرب از انسانهاي ما قبل تاريخ بوده و در جزيره زندگي ميکردهانددرقرآن کريم از آنان به "عاد اولي" تعبير شده ، و از آن به دست ميآيد که عاد دومي نيز بوده ،مردمي بودهاند که در احقاف زندگي ميکردند و احقاف که جم...