کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کَادِحٌ
فرهنگ واژگان قرآن
تلاشگري که به نفس نفس افتاده(کدح به معناي تلاش کردن ، و خسته شدن است . پس در اين کلمه معني سير است و بعضي گفتهاند : کدح تلاش نفس است در انجام کاري تا اينکه آثار تلاش در نفس نمايان گردد )
-
کَدْحاً
فرهنگ واژگان قرآن
تلاشي که تلاشگر را به نفس نفس زدن بيندازد(کدح به معناي تلاش کردن ، و خسته شدن است . پس در اين کلمه معني سير است و بعضي گفتهاند : کدح تلاش نفس است در انجام کاري تا اينکه آثار تلاش در نفس نمايان گردد )
-
سَعَوْاْ
فرهنگ واژگان قرآن
تلاش کردند - سعي کردند(از کلمه سعي به معني تند رفتن)
-
سَعَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
تلاش کرد (از کلمه سعي به معني تند رفتن)
-
حُجَّةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
دليل (در اصل به معناي قصد بوده و به تلاش براي به کرسي نشاندن مقصد و مدعا نيز اطلاق مي گردد)
-
حُجَّتُنَا
فرهنگ واژگان قرآن
دليل ما(در اصل به معناي قصد بوده و به تلاش براي به کرسي نشاندن مقصد و مدعا نيز اطلاق مي گردد)
-
حُجَّتُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
دليل آنها(در اصل به معناي قصد بوده و به تلاش براي به کرسي نشاندن مقصد و مدعا نيز اطلاق مي گردد)
-
سَعْيَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
تلاش آن (در عبارت "مَنْ أَرَادَ ﭐلْئَاخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْيَهَا "منظور تلاشي کامل و خالصانه براي به دست آوردن مواهب آخرت مي باشد )
-
يَسْعَوْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
تلاش مي کنند - سعي مي کنند (سعي به معني تند رفتن است. عبارت "يسعون في آياتنا معاجزين" يعني در آيات ما جدّيت ميکنند که آن را از اثر بيندازند و يا از ما پيشي بگيرند )
-
مُتَطَهِّرِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
آنانكه مي خواهند پاك باشند و در جهت پاك شدن تلاش مي كنند (تطهر به معناي پذيرفتن و شروع به طهارت است ، يا بگو صرفنظر کردن جدي از پليدي و برگشتن به اصل يعني طهارت است )
-
وِرْدُ
فرهنگ واژگان قرآن
آبي که انسان و حيوان پس از تلاش و چرخيدنش به دنبال آن به گلويش ميريزد - آبي که انسان و حيوانات تشنه به لب آن ميآيند و از آن مينوشند ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الم...
-
سَّعْيَ
فرهنگ واژگان قرآن
تلاش و کوشش (در عبارت "فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ﭐلسَّعْيَ " منظور از رسيدن به حد سعي و کوشش رسيدن به آن حد از عمر است که آدمي عادتاً ميتواند براي حوائج زندگي خود کوشش کند و اين همان سن بلوغ است )
-
عَامِلَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
کارگر -عمل کننده (در عبارت"عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ "(کارگري خسته)منظور اين است که اهل جهنم با اين که در دنيا تلاش زيادي کرده اند خستگي اين تلاشها از تنشان در قيامت بيرون نمي رود و سعي وتلاش خود را بيهوده مي يابند)
-
مَوْرُودُ
فرهنگ واژگان قرآن
آبی که به لب آن رسیده اند- آنچه در آن وارد می شوند (بِئْسَ ﭐلْوِرْدُ ﭐلْمَوْرُودُ :بد سهمى است [آتشى] كه در آن وارد مىشود.کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب...
-
وَرَدَ
فرهنگ واژگان قرآن
به لب آب رفت ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب رفتم مصدر آن ورود و اسم فاعلش وارد و اسم مفعولش مورود است خداي تعالي نيز در قرآن این معنی را استعمال نموده...