کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَبِي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
أَبِي
فرهنگ واژگان قرآن
پدرم
-
جستوجو در متن
-
فُرَاتٌ
فرهنگ واژگان قرآن
گوارا (اگر در مورد آب به كار رود منظور آبي بسيار خوش طعم مي باشديا آبي است که سوز عطش را ميشکند ، و يا آبي است که خنک باشد . )
-
سَلْسَبِيلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
آبي سبک و لذيذ و برنده
-
مِلْحٌ
فرهنگ واژگان قرآن
آبي که طعمش بر گشته باشد
-
بَهِيمَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
هر حيوان خشکي و آبي که با چهار پا راه برود
-
أُجَاجٌ
فرهنگ واژگان قرآن
آب شور متمايل به تلخي - آبی که شوریش زیاد باشد
-
لُجَّةً
فرهنگ واژگان قرآن
آبی عمیق و فراوان - جایی که آب در آن موج می زند
-
سِيحُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
آمد وشد کنيد - گردش کنيد (ازسياحت به معناي راه افتادن و در زمين گشتن است ، و به همين جهت به آبي که دائما روان است ميگويند سائح . )
-
دَافِقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
جهنده (ماء دافق آبي را که با سرعت و فشار جريان داشته باشد آب دافق گويند ، که در اينجا منظور نطفه آدمي است ، که با فشار از پشت پدر به رحم مادر منتقل ميشود)
-
وِرْدُ
فرهنگ واژگان قرآن
آبي که انسان و حيوان پس از تلاش و چرخيدنش به دنبال آن به گلويش ميريزد - آبي که انسان و حيوانات تشنه به لب آن ميآيند و از آن مينوشند ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الم...
-
سَائِحَاتٍ
فرهنگ واژگان قرآن
زناني که (درپي کسب رضاي الهي )دائم در حرکتند(اسم فاعل از سياحت به معناي راه افتادن و در زمين گشتن است ، و به همين جهت به آبي که دائما روان است ميگويند سائح و منظور از سائحان کساني هستند که با قدمهاي خود از اين معبد به آن معبد ميروند )
-
سَّائِحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
مردانيکه که (درپي کسب رضاي الهي )دائم در حرکتند(اسم فاعل از سياحت به معناي راه افتادن و در زمين گشتن است ، و به همين جهت به آبي که دائما روان است ميگويند سائح و منظور از سائحان کساني هستند که با قدمهاي خود از اين معبد به آن معبد ميروند )
-
مَوْرُودُ
فرهنگ واژگان قرآن
آبی که به لب آن رسیده اند- آنچه در آن وارد می شوند (بِئْسَ ﭐلْوِرْدُ ﭐلْمَوْرُودُ :بد سهمى است [آتشى] كه در آن وارد مىشود.کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب...
-
وَبَالَ
فرهنگ واژگان قرآن
سنگيني نامطلوب چیزی - کیفر("و بال "سنگيني نامطلوب هر چيزي را گويند ، و به همين معنا است طعام وبيل و ماء وبيل يعني خوراک و آبي ناگوار و سنگين و غير قابل هضم ، و نيز به اين معنا است آيه شريفه فاخذناه اخذا وبيلا - او را بطرز شديد و ناگواري دستگير کرديم ...