کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آب مضاف و آب کُر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وَالِدَيَّ
فرهنگ واژگان قرآن
پدر و مادرم(در اصل "وَالِدَيْنِ"بوده که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است .کلمه والدين كه در اصل معني دو زاينده را مي دهد و جز بر پدر و مادر صلبي اطلاق نميشود(پدر و مادري كه نطفه ي فرزند از آنان تشيكل شده). ولي کلمه "أب" به غير پدر واقعي به...
-
وَالِدَيْکَ
فرهنگ واژگان قرآن
پدر و مادرت(در اصل "وَالِدَيْنِ"بوده که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است .کلمه والدين كه در اصل معني دو زاينده را مي دهد و جز بر پدر و مادر صلبي اطلاق نميشود(پدر و مادري كه نطفه ي فرزند از آنان تشيكل شده). ولي کلمه "أب" به غير پدر واقعي به...
-
وَالِدَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
پدر و مادرش(در اصل "وَالِدَيْنِ"بوده که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است .کلمه والدين كه در اصل معني دو زاينده را مي دهد جز بر پدر و مادر صلبي اطلاق نميشود(پدر و مادري كه نطفه ي فرزند از آنان تشيكل شده). ولي کلمه "أب" به غير پدر واقعي به ج...
-
ﭐغْتَرَفَ
فرهنگ واژگان قرآن
برداشت - گرفت و بلند کرد(کلمه اغتراف و کلمه غرف به معناي آن است که چيزي را بلند کني و بگيري ، مثلا ميگويند : فلان غرف الماء و يا ميگويند : فلان اغترف الماء ، يعني فلاني آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف يک غرفه از آب کنايه از يک مشت آب برداشتن است ...
-
وَارِدَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آب آور آنها - مامور آبشان (ورود در اصل لغت به معناي آب طلب کردن بوده و بعدها در غير آن هم استعمال شده)
-
غُرْفَةً
فرهنگ واژگان قرآن
يک بار بلند کردن (کلمه اغتراف و کلمه غرف به معناي آن است که چيزي را بلند کني و بگيري ، مثلا ميگويند : فلان غرف الماء و يا ميگويند : فلان اغترف الماء ، يعني فلاني آب را بلند کرد تا بنوشد . و اغتراف يک غرفه از آب کنايه از يک مشت آب برداشتن است ود رعبا...
-
وَرَدَ
فرهنگ واژگان قرآن
به لب آب رفت ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب رفتم مصدر آن ورود و اسم فاعلش وارد و اسم مفعولش مورود است خداي تعالي نيز در قرآن این معنی را استعمال نموده...
-
وِرْداً
فرهنگ واژگان قرآن
به صورت آمدن تشنگان بر لب آب ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب رفتم مصدر آن ورود و اسم فاعلش وارد و اسم مفعولش مورود است خداي تعالي نيز در قرآن این معنی ...
-
مَوَاخِرَ
فرهنگ واژگان قرآن
شکافنده ها (کلمه مواخر جمع مخر است و مخر به معناي شکافتن آب از چپ و راست است ، گفته ميشود : مخرت السفينة الماء يعني کشتي آب را شکافت . و بهمين جهت کشتي را ماخره ميگويند )
-
سَرَابٍ
فرهنگ واژگان قرآن
سراب - آب موهومي که در بيابان از دور برق ميزند و انسان خيال ميکند آنجا آب است ، و هر امر بيحقيقت را که به نظر حقيقت برسد نيز به عنوان استعاره سراب ميگويند
-
شَرِيعَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
طريق و راهي است که آدمي را به لب آب ميرساند .
-
أَکْوَابٍ
فرهنگ واژگان قرآن
کوزه هاي بدون دسته - ظروف آب (اکواب جمع کوب ، به معناي ظرف آب است ، البته ظرفي که مانند ليوان نه دسته داشته باشد و نه لوله )
-
يَبَساً
فرهنگ واژگان قرآن
محلي را گويند که قبلا آب در آن بوده و سپس خشک شده است
-
لُجَّةً
فرهنگ واژگان قرآن
آبی عمیق و فراوان - جایی که آب در آن موج می زند
-
وِرْدُ
فرهنگ واژگان قرآن
آبي که انسان و حيوان پس از تلاش و چرخيدنش به دنبال آن به گلويش ميريزد - آبي که انسان و حيوانات تشنه به لب آن ميآيند و از آن مينوشند ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الم...