کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
weight پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
weight
وزن 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیروی گرانشی وارد بر جسم در سطح زمین یا در میدان گرانشی دیگر
-
واژههای مشابه
-
drawing weight/ draw weight
نیروی کشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نیرویی که برای کشیدن کمان و رسیدن به وضعیت تمامکشش صرف میشود
-
weight fluctuation
نوسان وزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کاهش و افزایش متناوب وزن که عموماً در نتیجۀ بیماری خصوصاً بیماریهای تیروئیدی رخ میدهد
-
weight barometer
فشارسنج وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنجی جیوهای که فشار جوّ را با وزن کردن جیوه در ستون شیشهای یا کیسهای ثبت میکند
-
weight barograph
فشارنگار وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنج وزنی ثبّات
-
weight management
مدیریت وزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ایجاد تعادل بین دریافت و از دست دادن انرژی با هدف حفظ و تثبیت وزن
-
weight control
واپایش وزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دست یافتن به وزن ایدهآل و حفظ آن با خوردن غذاهای مقوی و انجام فعالیتهای بدنی مناسب
-
basic weight
وزن پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وزن هواگَرد شامل وزن تجهیزات ثابت و مایعات باقیمانده در لولهها
-
ballast weight
وزن ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مقدار وزن ترازه که در هر بار ترازهگیری یک کشتی مورد محاسبه قرار میگیرد
-
brake weight
وزن ترمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] شاخصی برحسب تن برای نشان دادن کارایی ترمز خطنورد در راهآهن
-
empty weight
وزن خالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وزن هواگَردِ شامل کلیۀ تجهیزات ضروری آن بهغیراز وزن سرنشینان و بار وسوخت و روغن قابلمصرف
-
operating weight
وزن عملیاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وزن کلی هواگَردِ آمادۀ پرواز، شامل وزن آب و روغن و غذای سرنشینان و مسافر و خدمه و بار همراه
-
landing weight
وزن فرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وزن کل پیشبینیشدۀ هواپیما در هنگام فرود
-
weight lifter
وزنهبردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشکاری که به ورزش وزنهبرداری یا به آموزش و تمرین با وزنه میپردازد