کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
structural پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
structural description, structural index
توصیف ساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در دستور زایشی، تجزیۀ یک زنجیرۀ زبانی ازطریق قلابگذاری برای عملکرد گشتار متـ . تجزیۀ ساختی structural analysis
-
deep structure, underlying structure
ژرفساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] سطح بازنمود بنیادی و انتزاعی ساخت نحوی جمله در دستور زایشیـ گشتاری
-
augen structure, eye structure
ساختار چشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری در برخی از شیستها و گنیسها و گرانیتها که در آن برخی از اجزای سازنده (کوارتز، فلدسپار، گارنت) به شکل بیضی یا عدسی فشرده شده و با پولکهایی از میکا احاطه شدهاند
-
flaser structure, phacoidal structure
ساختار عدسیدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری شامل عدسیهایی از مواد نسبتاً سالم حفظشده در خمیرهای خردشده یا نیمهمتبلور
-
structuralism, structural linguistics
ساختگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] رویکردی به مطالعۀ زبان که بررسی ساخت و نظام زبان را در کانون توجه خود قرار میدهد
-
forest structure, stand structure 2
ساختار جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ترکیب کلی جنگل ازنظر ارتفاع، قطر، تاجپوشش، تراکم، بافت سنی، حجم و مراحل رویشی درختان آن
-
collapse structure, gravity-collapse structure
ساختار رُمبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری که براثر لغزش سنگ تحت تأثیر گرانش به وجود میآید
-
columnar grain structure, columnar structure
ساختار ستونی دانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ساختار دانهای بلوری که سرعت رشد آن در یک جهت تقریباًً یکسان باشد متـ . ساختار ستونی
-
equiaxed grain structure, equiaxed structure
ساختار هممحور دانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ساختار دانهای بلوری که رشد آن در تمام جهات تقریباًً یکسان باشد متـ . ساختار هممحور
-
structured deposition
نهشتۀ ساختاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نهشتهای که در آن دستساختهها و دیگر مواد فرهنگی از الگوی چیدمانی معینی برخوردار است
-
spatial structure
فضاسازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] سازهای که بدون اتکا به زمین از ایستایی لازم برخوردار باشد
-
structural realism
واقعگرایی ساختاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← نوواقعگرایی
-
fare structure
کرایهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] میزان کرایۀ متناسب با فاصلۀ سفر که ممکن است بهصورت ثابت یا پلکانی باشد
-
structural functionalism
کارکردگرایی ساختاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] نوعی کارکردگرایی عمدتاً مبتنی بر دیدگاههای انسانشناس بریتانیایی، رادکلیف براون، که بر پایۀ آن جنبههای ساختاری نظام اجتماعی، مورد توجه است و بنابراین به مطالعۀ فرایندهایی میپردازد که کارکردشان حفظ ساختارهای اجتماعی است
-
intermediate structure
میانساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از سطوح نحوی بین ژرفساخت و روساخت، در مراحل پیشین دستور زایشی