کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
screens پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
screen shot, screen capture
نماگرفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تصویری که در یک لحظه از پردۀ نمایش رایانه گرفته میشود
-
display screen, screen 3
پردۀ نمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشِ نمایشدهندۀ نمایشگر
-
print screen key, print screen
کلید چاپ صفحه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که معمولاً فشار دادن آن باعث انتقال محتویات صفحۀ نمایش به چاپگر میشود متـ . چاپ صفحه
-
touch screen, touch display screen
پردۀ لمسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] پردۀ نمایشی با صفحۀ شفافِ حساس به تماس که میتوان از انگشت برای اشارۀ مستقیم به همۀ نقاط روی آن استفاده کرد
-
screen tes
آزمون بازیگری با دوربین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] قطعهفیلمی آزمایشی که برای ارزیابی بازیگر در یک نقش خاص گرفته میشود متـ . آزمون بازیگری
-
bar screen
آشغالگیر میلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی آشغالگیر که میلههای موازی با فواصل مساوی دارد و معمولاً در مجرای فاضلاب مورب قرار داده میشود
-
screening 1
آشغالگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] جداسازی مواد درشت از آب یا فاضلاب ورودی به تصفیهخانۀ آب یا شبکۀ جمعآوری فاضلاب
-
full screen
تمامپرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اندازهای از پنجره که کل پرده را اشغال کرده باشد
-
glare screen
حائل نور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] هر افزاره یا مانع طبیعی که از آن بتوان برای در امان ماندن چشم راننده در برابر نور چراغ جلوی خودروهای روبهرو استفاده کرد
-
screen speed
سرعت مانعگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سرعت هواپیما در هنگام عبور از مانع
-
screen 1
پرده 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم نظامی] [رایانه و فنّاوری اطلاعات] رویۀ صفحۀ نمایش که متن و تصاویر را نمایان میسازد [علوم نظامی] هرنوع مادۀ طبیعی یا مصنوعی که برای حسگرهای مراقبتی دشمن ایجاد تیرگی کند و بین این حسگرها و تجهیزات مورد نظر قرار گیرد
-
screen saver
پردهبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] برنامهای نرمافزاری که عموماً برای حفاظت از اطلاعات کاربر در برابر افراد غیرمُجاز به کار میرود
-
screen 2
پردۀ سینما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] صفحۀ سفید و بزرگی برای نمایش فیلم متـ . پرده 4
-
turbulence screen
تلاطمگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] توری نصبشده در مقطعی از تونل باد برای کاستن از تلاطم جریان هوا
-
coarse screen
درشتگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آشغالگیری که فاصلۀ بین میلههای آن بیش از 6 میلیمتر باشد متـ . آشغالگیر درشت