کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
run-through پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
run-through
تمرین یکسره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] تمرین بیوقفۀ یک صحنه از فیلم یا یک پرده یا کل نمایش
-
واژههای مشابه
-
run
ریسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] بیتهای یکسان متوالی در یک دنبالۀ دودویی که با بیتهای پیش و پس از خود متفاوت باشند
-
run
ریسه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] رخداد متوالی صفات یا کیفیاتی یکسان در یک سری از مشاهدات مربوط به این صفات یا کیفیات
-
run-on
روانرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی آبی که از بالادست به منطقهای وارد میشود و بهصورت افقی روی سطح خاک جریان مییابد
-
extra run, open run
برنامۀ اضافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] انجام مأموریت در طول ساعات کار و خارج از برنامۀ معمول روزانه
-
through bill of lading, through bill
بارنامۀ سراسری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارنامهای که در آن جابهجایی کالا از شناوری به شناور دیگر یا از شناوری به دیگر انواع وسایل حمل کالا از قبیل ریلی یا جادهای قید شده است و مسئولیت بار در هر مرحله بر عهدۀ یک کارگزار است
-
hot running, running hot, running sharp
عجولرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جلو بودن حرکت از برنامه در سامانههای حملونقل زمانبندیشده که سبب کاهش مطلوبیت حملونقل عمومی میشود
-
through put
حجم گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد وسایل نقلیه یا افرادی که با وسایل نقلیه در مدتزمان مشخص از یک یا چند نقطه میگذرند
-
through ticket
بلیت تماممسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بلیت یکسره برای تمام مسیر که با آن مسافر بتواند بدون تعویض قطار مسافرت کند
-
through brake
ترمز سراسری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانۀ ترمزی که با آن ترمزگیری کل قطار ازطریق لوکوموتیو انجام میشود
-
follow through
پیرفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] حفظ موقعیت دست خم لحظهای پس از رهش، برای بالا بردن میزان دقت
-
dry-through
خشکِ عمقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی پوششِ درحالخشکشدنی که براثر فشار انگشت شست و چرخاندن نوددرجهای آن، هیچ تغییر شکلی در آن مشاهده نشود
-
run-flat tyre, run-flat
تایر پنچررو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] تایری که چنان طراحی شده است که در حالت پنچری تا رسیدن به نزدیکترین تعمیرگاه بتوان از آن استفاده کرد
-
owl run, owl bus run
برنامۀ شبانۀ اتوبوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] برنامۀ کاری در طی آخرین ساعات شب تا ساعات اولیۀ روز بعد، غالباًً از نیمهشب تا چهار یا شش صبح