کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pyramidal پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pyramid
هِرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. بنایی هرمی با قاعدهای مربع از جنس سنگ یا خشت 2. بنایی هِرمی از خشت با قاعدهای مربع که، در دورۀ پادشاهی کهن و میانه در مصر، متداولترین گونۀ آرامگاههای سلطنتی بوده است
-
step pyramid/ steped pyramid
هِرم پلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. بنایی هِرمی و مطبق با قاعدهای مربع از جنس سنگ یا خشت 2. هرم «جوسِر»، فرعون سلسله سوم، در سقاره که نمونهای از مرحلۀ انتقالی از مصطبههای سلسلههای آغازین به اهرام پادشاهی کهن است
-
ecological pyramid, food pyramid 1, Eltonian pyramid
هرم بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نموداری هرمی که ساختار تغذیهای هر بومسازگان را برحسب انرژی یا تعداد یا زیتودۀ ترازهای تغذیه نشان میدهد
-
pyramid complex
مجموعۀ هِرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از سازهها، شامل معبد نیل، معبدراهه، معبد وداع، هرم پیرامونی، آرامگاه اعضای خانوادۀ سلطنتی و صاحبمنصبان در دورههای پادشاهی کهن و میانه
-
Pyramid Texts
متون اهرام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] متونی شامل حدود هشتصد دعا و ورد که حدوداً در ده هِرم از اهرام مصر، از زمان «اوناس» آخرین فرعون سلسلۀ پنجم به بعد، بر روی دیوار گورخانهها و دالانهای منتهی به آنها حک شدهاند
-
satellite pyramid
هِرم پیرامونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرم کوچکی در بیرون یا درون حصار یک مجموعۀ تدفینی
-
image pyramid
هرم تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نوعی بازنمود دادههای چندمقیاسی که در آن یک تصویر به دفعات تحت هموارسازی و زیرنمونهبرداری قرار گیرد
-
population pyramid
هرم جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نموداری هرمی که نمایانگر ساختار هر جمعیت براساس تعداد و جنسیت و سن افراد آن است
-
tetragonal pyramid
هرم چهارگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای چهار وجه بلوری همسان که بهطور آرمانی مثلثهای متساویالساقین موجود در یک هرم با برش عرضی مربع هستند متـ . هرم چهارگوش
-
ditetragonal pyramid
هرم دوچهارگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای هشت وجه بلوری در یک هرم که در آن برش عمود بر محور تقارن چهارتایه (fourfold)، دوچهارگوش است متـ . هرم دوچهارگوش
-
ditrigonal pyramid
هرم دوسهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه در یک هرم که در آن هر برشِ عمود بر محور تقارن 3، دوسهگوش است متـ . هرم دوسهگوش
-
dihexagonal pyramid
هرم دوششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای یک هرم دوازدهوجهی که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور تقارن ششتایه (sixfold)، دوششگوش است متـ . هرم دوششگوش
-
biomass pyramid
هرم زیتوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نموداری هرمی که ساختار تغذیهای هر بومسازگان را برحسب زیتوده نشان میدهد
-
trigonal pyramid
هرم سهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای سه وجه متساویالساقین در هرمی با برشِ عرضی مثلثی متـ . هرم سهگوش
-
hexagonal pyramid
هرم ششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه در یک هرم که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور ششتایه (sixfold)، ششگوش است متـ . هرم ششگوش