کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
punching ball پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
punch 1, track punch
سنبۀ ریلبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری مربوط به خط که از آن برای سوراخ کردن جای پیچ یا میخ و فرو بردن آنها در ریلبندهای چوبی استفاده میشود متـ . سنبۀ تراورس
-
punch 3
منگنه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاه یا وسیلهای که بلیتها را با آن سوراخ و باطل میکنند
-
A punched tieplate
زینچۀ سهسوراخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زینچهای که سوراخهای آن در برونخط و درونخط همراستا هستند
-
punch 2
سوراخ کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سوراخ و باطل کردن بلیت
-
B punched tieplate
زینچۀ چهارسوراخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زینچهای که سوراخهای آن در برونخط و درونخط همراستا نیستند
-
rail punch, rail drill
ریلسوراخکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری مکانیکی که با حرکت تفنگی، در جان ریل سوراخ ایجاد میکند
-
rib depression, punch wear
رفتگی نوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی رفتگی در سراسر محیط تایر که در نتیجۀ آن آجنوارهای مرکزی با آجنوارهای مجاور اختلاف سطح پیدا میکنند