کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
powdering پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
powder
پودر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] مادهای متشکل از دانههایی که اندازهشان بین 0/1 تا 1000 میکرون است
-
alloyed powder/ alloy powder
پودر آلیاژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری فلزی مرکب از حداقل دو جزء که بهطور نسبی یا کامل با هم آلیاژ شدهاند
-
spongy powder, sponge powder
پودر اسفنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودر متخلخلی که معمولاً از احیای اکسیدها حاصل میشود
-
dendritic powder, arborescent powder
پودر شاخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری با دانههایی شاخهدار، مرکب از یک شاخۀ اصلی و چند شاخۀ فرعی
-
spherical powder, rounded powder
پودر کروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری که دانههای آن کرویاند
-
powder metallurgy
متالورژی پودر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] علم و فن تولید پودر فلزات و بهرهگیری از آن در ساخت قطعات
-
powder pattern
نقش پودری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقش پراش پرتوهای ایکس یا نوترون که نمونۀ بسبلور یا نمونۀ پودری آن را به وجود میآورد
-
baking powder
ورآور شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] پودری برای ورآمدن خمیر که در پخت نان و شیرینی از آن استفاده میشود متـ . ورآور 2
-
powder moulding
قالبگیری پودر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] نوعی فرایند قالبگیری که در آن بسپارهایی نظیر پلیاتیلن و نایلون به داخل قالبهای گرم وارد و فشرده میشود و با سازوکارهای گوناگون و ذوب موضعی یا تفجوشی لایۀ یکنواختی به شکل همان قالب به وجود میآید
-
wettable powder
گَرد آبپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] سم یا کودی گَردمانند که با آب مخلوط میشود و میتوان آن را بر روی گیاهان افشاند
-
powdered plastic
پلاستیک پودری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] رزین یا پلاستیکی بهصورت پودر بسیار ریز که در پوشانش بسترسیال و قالبگیری چرخشی و دیگر روشهای تفجوشی به کار میرود
-
pyrophoric powder
پودر آتشگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری که در هوا ناپایدار است و به علت بزرگی سطح رویۀ دانههایش خودبهخود آتش میگیرد
-
electrolytic powder
پودر برقکافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری که در نتیجۀ خرد شدن مادۀ رسوبکننده در فرایند برقکافت حاصل میشود
-
prealloyed powder
پودر پیشآلیاژ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری که هر دانۀ آن مخلوط کاملی از دو یا چند عنصر با نسبت ازپیشتعیینشده است
-
atomized powder
پودر ریزافشاند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری متشکل از دانههایی با اندازههای متفاوت که از پراکنش مادۀ قابل ذوب در جریان پیوسته و سریع یک سیال حاصل میشود