کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
permit پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
permitted turning
گردش مجاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی گردش در تقاطع که زمان جداگانهای به آن اختصاص داده نشده باشد
-
ferry permit
مجوز فرابَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مجوز پروازی خاص که سازمان هواپیمایی کشوری برای هواگَرد صادر میکند تا برای اموری مانند تعمیر و بازرسی و اخذ گواهینامه از مکان فعلی به مکان دیگر پرواز کند
-
dielectric constant, relative permitivity
ثابت دیالکتریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ملاکی برای اندازهگیری اثر محیط بر پتانسیل برهمکنش دو بار الکتریکی که ازطریق مقایسۀ ظرفیت یک خازن در مجاورت نمونه و نیز بدون آن به دست میآید