کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
main line پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
main route, main
مسیر اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیری در فاصلۀ بین دو علامت اصلی که در آن باید فاصلۀ همپوشانی و تکهخطهای مرتبط برای عبور خطنورد آزاد باشد
-
main deck
مامعرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشۀ اصلی کشتی که پایینتر از بالاعرشه قرار دارد
-
main locomotive
لوکوموتیو اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لوکوموتیوی که هدایت قطارهای دارای بیش از یک لوکوموتیو را بر عهده دارد
-
main sewer
فاضلابروِِ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فاضلابروی که یک یا چند فاضلابروِِ نیمهاصلی به آن تخلیه میشود
-
main course
مرحلۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بخش اصلی و مفصلتر یک وعده غذا که معمولاً شامل مقدار قابلملاحظهای گوشت یا ماهی یا پروتئین گیاهی است
-
main body
هستۀ کاروان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخش عمده یا ناوهای اصلی یک آرایش دریایی
-
main stroke
کوب اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← کوب برگشت
-
main foresight
آیندهنگاری اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] مرحلۀ اصلی فرایند آیندهنگاری که در آن روشهای مختلف آیندهپژوهی، مانند پیشنگری و تحلیل تأثیر بر روند به کار گرفته میشود
-
main storey
اُشکوب اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مهمترین و بلندترین اشکوب در تودههای چنداشکوبه
-
main runway
باند اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] باندی در فرودگاه که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد و معمولاً نسبت به باندهای دیگر طول بیشتری دارد
-
main holiday
تعطیلات اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمترین تعطیلات فرد که با شاخصهای طول سفر و نزدیکی زمان سفر به فصل گردشگری و جهانگردی تعیین میشود
-
main effort
تلاش اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فعالیتی که فرمانده برای اجرای موفقیتآمیز مأموریت در زمان و مکان خاص مناسب میداند
-
main plot
پِیرنگ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] پِیرنگی که همراه با خردهپِیرنگ در یک اثر نمایشی ی فیلم ساختار و هستۀ اصلی نمایش یا فیلمنامه را شکل میدهد
-
main track
خط اصلی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که حرکت قطار در آن با توجه به برنامۀ زمانبندی و اجازۀ ایستگاههای مبدأ و مقصد انجام میشود
-
main sequence
رشتۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] نواری از نمودار HR که ستارههایی را نشان میدهد که منبع اصلی تولید انرژی در آنها تبدیل هیدروژن به هلیم است