کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
isolate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
isolation
جداشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] وضعیت دادهای که در هنگام پردازش آن در یک تراکنش، سامانه اجازه ندهد دیگر تراکنشها از آن بهرهبرداری کنند
-
isolated point
نقطۀ تنها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نقطهای از یک زیرمجموعه در یک فضای توپولوژیک، که یک همسایگی از آن نقطه وجود داشته باشد که غیر از آن نقطه، هیچ نقطۀ دیگری از آن مجموعه را شامل نشود
-
isolation 2
جداسازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، سازوکاری دفاعی که ازطریق آن ارتباط میان اندیشهها و احساسهای ناخوشایند با اندیشهها و احساسهای دیگر مرتبط با آنها قطع میشود
-
isolation of affect
جداسازی عاطفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سازوکار دفاعی ناخودآگاهانهای که ازطریق آن فراخوان ذهنی تصاویر یک حادثۀ ناخوشایند بدون یادآوری هیجانها و احساسهای دردناک مرتبط با آن صورت میگیرد
-
isolated drag
پَسار مجزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پَسار جسم مورد نظر بهصورت مجزا پیش از آنکه در هواگَرد نصب شده باشد
-
isolating language
زبان گسسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] زبانی غیرتصریفی که در آن ریشهها تغییرناپذیرند و برای نشان دادن روابط دستوری از ترتیب کلمات استفاده میشود
-
isolated vertex
رأس تنها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رأسی از یک گراف که بر هیچ یالی واقع نیست
-
isolated singular point
نقطۀ تکین تنها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای یک تابع مفروض، نقطۀ تکینی که در همسایگی آن، تابع نقطۀ تکین دیگری نباشد متـ . تکینۀ تنها
-
flank protection, route isolation
جداسازی مسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] جدا کردن مسیر برای جلوگیری از ورود احتمالی قطارهایی که در خطوط جانبی حرکت میکنند
-
isolation 1 (fr.)
بامپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] پوششی در بام که از آن برای جلوگیری از نفوذ آب استفاده شود
-
isolated double bonds
پیوندهای دوگانۀ مجزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پیوندهای دوگانهای که فاصلۀ بین کربنهای حامل آنها بیش از یک پیوند ساده است
-
isolation 3 (fr.)
عایقکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] عمل پوشاندن محلی مانند بام و استخر، با پوشش خاص برای جلوگیری از نفوذ آب متـ . عایقبندی